زمان تقریبی مطالعه: 10 دقیقه
مطابق مدل یادگیری بلوم، انسان ها در فراگیری اطلاعات مختلف، باید به سه حوزه اندیشیدن (شناختی)، فعالیت بدنی (فکری_روانی) و نگرش (عاطفی) توجه کنند. یادگیری به کمک این سه حوزه باعث می شود تا دانش آموزان به درجات بالاتری از قدرت یادگیری دست پیدا کنند.
یادگیری یکی از مهارت هایی است که تاثیرات قابل توجهی در موفقیت کودکان دارد. کودکانی که از قدرت یادگیری مطلوبی برخوردار هستند؛ می توانند مفاهیم آموزشی را سریع تر و ساده تر از دیگران بیاموزند. توانایی بالای کودکان در یادگیری مطالب باعث می شوند تا آن ها تمایل بیشتری به آموزش و کسب مهارت های مختلف داشته باشند. یادگیری به سبک بلوم یکی از روش های محبوبی است که بسیاری از معلمان و تسهیل گران برای آموزش و یادگیری اطلاعات مختلف به کودکان هفت سال به بالا، از آن استفاده می کنند.
در این مطلب به شرح کامل مدل یادگیری بلوم، بررسی هرم مدل بلوم در یادگیری و مزایای این مدل یادگیری در کودکان می پردازیم.
مدل یادگیری بلوم چیست؟
مدل یادگیری بلوم نوعی طبقه بندی از سطح رفتاری فکری برای یادگیری اطلاعات مختلف است؛ که توسط بنجامین بلوم در سال 1956 ابداء شده است. در ساختار طبقه بندی بلوم کارها و رفتارهای شناختی از ساده ترین حالت به پیچیده ترین حالت تنظیم شده اند.
در واقع مطابق نظریه شناختی بلوم کارهای شناختی ساده در پایین هرم و کارهای شناختی پیچیده در بالای هرم مرتب می شوند. دانش آموزانی که مطابق نظریه شناختی یادگیری بلوم آموزش می بینند؛ از انتهای هرم، یادگیری خود را شروع می کنند و بعد از تسلط یافتن روی هر سطح از هرم، به سطح بعدی حرکت می کنند.
مزایای مدل یادگیری بلوم در کودکان
تاکسونومی در مدل یادگیری بلوم این امکان را برای کودکان فراهم می کند تا از بهترین شیوه های آموزش و تدریس برای داشتن عملکرد بهتر بهره مند شود. علاوه بر این؛ مدل آموزشی بلوم در کودکان از مزایایی برخوردار است که برخی از آن ها عبارت هستند از:
- یادگیری به سبک بلوم شرایطی را برای کودکان فراهم می کند تا به لحاظ شناختی در دنیای اطراف خود رشد کنند.
- کودکان با یادگیری به روش بلوم، داستان ها و شعر های زیادی می آموزند؛ که به آن ها کمک می کند تا قدرت درک، تصمیم گیری و مهارت های شناختی خود را توسعه دهند.
- مدل یادگیری بلوم به کودکان می آموزد تا تمرکز و توانایی خود را روی مهارت هایی چون تجزیه، تحلیل، ارزیابی اطلاعات و ترکیب افزایش دهند.
- این سبک از یادگیری به کودکان می آموزد تا معانی عبارات، اصطلاحات و کلمات به کاربرده شده در یک پاراگراف را به خوبی درک کنند.
- مدل یادگیری بلوم به کودکان می آموزد تا نکات مطالب آموزشی را تجزیه یا تحلیل کنند و پس از به دست آوردن جزئیات و به خاطر سپردن آن ها، نتیجه گیری مفید و مناسبی داشته باشند.
طبقه بندی بلوم (Bloom Taxonomy)
در طبقه بندی بلوم کودکان تنها زمانی می توانند به سطح بالاتری از یادگیری دست پیدا کنند که سطوح ساده تر را با موفقیت سپری کرده باشند. لذا؛ برای اینکه کودکان بتوانند این سطوح را با موفقیت بگذرانند؛ ابتدا باید با این طبقه بندی آشنا باشند. طبقه بندی بلوم و سطوح یادگیری در این سبک آموزشی عبارت است از:
حوزه ی روانی-حرکتی
اولین حوزه ای که در مدل یادگیری بلوم بررسی می شود؛ حوزه روانی _حرکتی است. هدف از گنجاندن این حوزه در ساختار طبقه بندی بلوم، پرورش و رشد حرکات بدن در کودکان است. این حوزه برای آموزش مهارت هایی که نیاز به فعالیت بدنی دارند؛ اهمیت زیادی دارد. آموزش موسیقی، آموزش انواع حرفه های عملی در زمینه تجارت یا کشاورزی و…از جمله مهارت هایی هستند که در این حوزه بررسی می شوند.
طبق نظریه شناختی بلوم، حوزه حرکتی_روانی به پنج بخش مشاهده و تقلید، اجرای عمل بدون کمک گرفتن از دیگران، دقت کردن در عمل، هماهنگی در عمل، عادی شدن عمل بعد از تکرار تقسیم بندی می شود. در حوزه روانی_حرکتی کودکان ابتدا نمی توانند بدون کمک گرفتن از دیگران کاری را انجام دهند؛ بنابراین به کارهای معلم یا الگوی خود دقت می کنند و با تقلید کردن برای یادگیری آن آموزش تلاش می کنند.
در مرحله بعد کودک می آموزد تا با نظارت مربی، اما بدون کمک گرفتن از او یا افراد دیگر، عمل موردنظر را تمرین کند. در مرحله سوم کودک دقت خود را برای یادگیری عمل مورد نظر بیشتر می کند و با شناخت و جبران اشتباهات، تلاش می کند تا کار خود را به شیوه بهتری انجام دهد. در نهایت بعد از انجام تمرینات و ایجاد هماهنگی میان حرکات مختلف، عمل موردنظر را با بهترین کیفیت و به صورت فراگیر انجام می دهد.
حوزه ی عاطفی
دومین حوزه ای که در مدل یادگیری بلوم بررسی می شود؛ حوزه عاطفی است. این بخش از مدل یادگیری بلوم به بررسی طرز فکر و عواطف کودکان می پردازد. معمولاً بخش عواطف و احساسات کودکان با اعضای خانواده ارتباط بیشتری دارد و توجه به این حوزه از وظیفه معلم خارج می شود.
در واقع سنجش و بررسی احساسات تعداد زیادی کودک برای معلمان بسیار دشوار است و تنها بخش کمی از نگرش ها و احساسات کودکان توسط معلم شکل می گیرد. حوزه عاطفی در نظریه یادگیری بلوم مانند سایر حوزه ها از بخش های دیگری تشکیل شده است. به دست آوردن و توجه کردن، پاسخ دادن، ارزش گذاری، سازمان دادن به ارزش ها و درونی کردن ارزش ها پنج سطح حوزه عاطفی مطابق مدل بلوم در یادگیری هستند که کودکان باید طبق ترتیب این مراحل را انجام دهند.
ابتدا معلمان باید تلاش کنند تا با آموزش صحیح، توجه دانش آموز را به مبحث آموزشی جلب کنند. کودکان بعد از جذب شدن به مبحث یا فعالیت آموزشی پاسخ جدیدی از خود نشان می دهند. بلافاصله بعد از دادن پاسخ جدید، دانش آموز تحت تاثیر آن فعالیت قرار می گیرد. در مرحله چهارم از حوزه عاطفی کودکان به ادغام ارزش ها و رفع اختلافات میان آن ها می پردازند و در نهایت با انتخاب یک نظام ارزشی، برای مدت طولانی رفتار خود را کنترل می کنند.
حوزه ی شناختی
سومین حوزه ای که در طبقه بندی بلوم جای می گیرد؛ حوزه شناختی است. در مدل یادگیری بلوم، حوزه شناختی متمرکز بر توسعه دانش کودکان و افزایش قدرت مهارت های فکری است. پیچیدگی حوزه شناختی نسبت به سایر حوزه های بیشتر است. به همین علت این بخش از طبقه بندی بلوم به شش بخش مجزا تقسیم بندی می شود؛ که به شرح زیر است.
بخش دانش
بخش دانش در پایین ترین طبقه از سطح تاکسونومی بلوم قرار گرفته است و به عنوان یکی از ساده ترین مهارت ها در یادگیری به سبک بلوم شناخته می شود. بخش دانش شرایطی را برای کودکان یا دانش آموزان فراهم می کند که بازخوانی نسبتاً ساده ای از عنوان کسب کنند. بسیاری از مفاهیم اساسی، ارقام و حقایق در بخش دانش از حوزه شناختی کسب می شوند.
بخش فهمیدن
دومین بخش از حیطه شناختی مدل یادگیری بلوم در فهمیدن یا درک کردن است. در این مرحله از تاکسونومی بلوم، کودکان بسیاری از حقایقی را که در مرحله اول یادگیری یا بخش دانش کسب کرده اند را درک و تفسیر می کنند. بیان توضیحات به همراه مثال، تفسیر کردن اطلاعات، بازنویسی و خلاصه کردن مطالب، ترجمه متون و…از کارهایی هستند که در زیر مجموعه بخش فهمیدن و حوزه شناختی قرار می گیرند.
بخش کاربرد
به کارگیری دانش و مفاهیم به بهترین شکل ممکن، سومین مرحله از بخش شناختی است که در یادگیری کودکان اهمیت زیادی دارد. زمانی که کودکان به کسب دانش بپردازند و پس از درک کردن بتوانند از آن دانش استفاده کنند؛ به مرحله کاربرد از بخش شناختی رسیده اند. در سومین طبقه از هرم مدل یادگیری بلوم کودکان می آموزند تا با کمک افکار انتزاعی مشکلات خود را رفع کنند.
بخش تحلیل
در بخش تحلیل از حوزه شناختی کودکان می آموزند تا با شکستن و باز کردن مطالب، به تحلیل جزئیات بدست آمده بپردازند. در این بخش کودکان می توانند به خوبی روابط را درک کنند و برای سازمان دهی عناصر مختلف تلاش کنند. استخراج نکات ضروری و غیر ضروری از یک مطلب، متمایز کردن، نسبت دادن و… از کارهایی است که در بخش تحلیل انجام می شوند.
بخش ارزش یابی
وارسی کردن و نقد کردن دو اقدام مهمی است که کودکان در بخش پنجم بخش شناختی در مدل یادگیری بلوم انجام می دهند. در این مرحله کودکان توانایی قضاوت بر اساس معیارهای کیفی و کمی را می آموزند. سنجیدن، ارزیابی، داوری و…از جمله کارهایی است که در این مرحله از یادگیری به سبک بلوم انجام می شود.
بخش ترکیب و خلقت
در بخش ترکیب و خلقت، کودکان می آموزند تا با جمع آوری اطلاعاتی که در گذشته به دست آورده اند و اطلاعات جدیدی که کسب کرده اند؛ یک مطلب جدید و منسجم بسازند. بازسازی کردن، تولید کردن، طراحی کردن و به وجود آوردن، از جمله کارهایی است که کودکان بعد از رسیدن به سطح ترکیب و خلقت باید انجام دهند.
تاکسونومی بلوم
با توجه به اینکه در مدل یادگیری بلوم ،اهداف آموزشی با توجه به سه حوزه عاطفی، روانی_فکری و شناختی طبقه بندی می شوند؛ تاکسونومی یا هرم یادگیری بلوم به شرح زیر است.
حوزه شناختی | حوزه روانی_فکری | حوزه عاطفی |
دانش یا به دست آوردن | مشاهده و تقلید کردن | دریافتن و توجه کردن |
فهمیدن | اجرای عمل بدون کمک دیگران | پاسخ دادن |
به کار بستن یا کاربرد | دقت در عمل موردنظر | ارزش گذاری |
تجزیه و تحلیل | هماهنگی در عمل موردنظر | سازمان دادن به ارزش ها |
ترکیب | عادی شدن عمل | درونی شدن ارزش ها |
ارزشیابی | ___________ | ___________ |
سوالات متداول
مطابق مدل بلوم در یادگیری، برای یادگیری در کودکان به سه حوزه شناختی، عاطفی و فعالیت های حرکتی نیاز است. این سه در تاکسونومی بلوم به شش سطح دانش، فهمیدن، کاربرد، تحلیل، ترکیب و ارزش یابی تقسیم می شوند که هر کودک بعد از تسلط روی یک سطح، می تواند به سطح دیگر راه پیدا کند.
پیدا کردن عناوین مناسب برای یک متن، یافتن معانی کلمات، عبارات و اصطلاحات در یک جمله، ارزیابی و نتیجه گیری درست از یک مطلب، بهبود برنامه های درسی، پیدا کردن جزئیات متن، درک کردن لحن نویسنده و…از کاربردهای نظریه یادگیری بلوم به شمار می روند.
مدل یادگیری بلوم روشی است که باعث ایجاد تعادل میان ارزشیابی، امتحانات، تکالیف و تعاملات در کلاس درس و مدرسه می شود. همچنین این روش از آموزش باعث یادگیری عمیق و مادام العمر اطلاعات در کودکان می شود.