زمان تقریبی مطالعه: 16 دقیقه
یکی از دغدغههای والدین که در بسیاری از مواقع موجب آشفتگی خیال آنها میشود، دروغگویی کودکان است. باتوجهبه اینکه الگوهای رفتاری انسانها را عادات بچگی شکل میدهد، لازم است که به علت دروغگویی کودکان و شیوههای مواجه با آن توجه بسیاری شود. بهطورکلی افزایش سطح دانش و آگاهی کودک از محیط پیرامون خود منجر به بروز نشانههای دروغگویی میشود. اما تبدیلشدن این امر به یک عادت توأم با آگاهی میتواند خطرناک و هشداردهنده باشد. باتوجهبه اینکه بسیاری از والدین دانش کمی در خصوص دروغگویی و علل آن در کودکان دارند، این مقاله به بررسی دروغگویی در کودکان و راههای درمان آن اختصاصیافته است.
منظور از دروغگویی کودکان چیست؟
دروغگویی کودکان امری متمایز از دروغگویی بزرگسالان است. دروغ، تحریف واقعیت و بیان آن مطابق بافکر و سلیقه شخصی است. در سنین کودکی اصولاً دلیل دروغ گفتن را میتوان به قوه تخیل کودکان مرتبط کرد. در بسیاری از مواقع کودکان قصد گفتن دروغ را ندارند بلکه آنچه را که میبینند و باور دارند بیان میکنند. اما این عادت ممکن است در کودک باقی بماند بهطوریکه در سنین بالاتر (زمانی که کودک قادر به تشخیص واقعیت است) میتوان شاهد این عادت ناپسند در آنها بود؛ بنابراین منظور از دروغگویی برای آنان انتخاب آگاهانه آنها برای بیان نکردن حقیقت است.
دلایل دروغگویی کودکان
همان گونه که گفته شد انتخاب آگاهانه کودکان برای بیان نکردن حقیقت نوعی اختلال رفتاری بهحساب میآید که نیازمند ریشهیابی اصولی است. علت دروغگویی ممکن است به مباحث جدی فکری و یا دلایل جزئی و پیشپاافتاده مربوط شود. اما بهطورکلی علت دروغ گفتن کودکان را میتوان اینگونه بیان کرد:
دروغگویی بیدلیل
دروغگویی کودکان لزوماً نباید دلیل خاصی داشته باشد. در بسیاری از مواقع کودکان تنها به دلیل داشتن توانایی دروغ گفتن به این عمل روی میآورند. در دنیای بزرگسالی دروغ برای کسب یک امتیاز گفته میشود. اما در دنیای کودکی بسیاری از کودکان آن را یک توانمندی میدانند که بهرهبردن از آن لذتبخش است. از طرف دیگر برخی از کودکان برای محک درستی دانش خود، اقدام به گفتن دروغ میکنند. در واقع آنها به سؤالات پاسخ دروغ میدهند تا پاسخ واقعی را از اطرافیان بشنوند. آنها با این اقدام میزان نزدیکی دانش خود را با واقعیت میسنجند.
دروغگویی کودکان به دلیل رؤیاپردازی
دروغگویی در کودکان بهخصوص دروغگویی در کودکان ۴ساله میتواند ریشه در قدرت تخیل بالای آنها داشته باشد. کودکان از قوه تخیل بسیار قوی برخوردار هستند. از طرف دیگر آنها قادر به ایجاد تمایز بین دنیای واقعی و تخیلی خود نیستند. ازاینرو ممکن است در مورد رویدادهای اطراف خود مباحثی را مطرح کنند که بهدوراز واقعیت است. دروغگویی بر پایه خیال مرحلهای از رشد کودک است که با گذر رمان مرتفع میشود.
عدم تمرکز
دروغگویی کودکان میتواند بهقدرت تمرکز پایین آنها مرتبط شود. کودکان بهاندازه بزرگسالان نمیتوانند بر رویدادهای پیرامون خود تمرکز کنند. ازاینرو در هنگام بیان آن به قوه تخیل خود پناه میبرند. یعنی میتوان علت بعضی از دروغهای کودکان را فراموشی حقیقت ماجرا دانست. لازم به ذکر است اصولاً این نوع از دروغگویی برای رویدادهای که چند روز از زمان وقوع آنها گذشته است، صدق میکند.
دروغ گفتن کودکان به دلیل جلبتوجه
عدم توجه و محبت کافی از جانب والدین یکی از دلایل شایع دروغگویی در کودکان است. اگر والدین به کودکان خود بهقدر کافی توجه نشان ندهند آنها برای دریافت این محبت تلاش میکنند. یکی از راههای دریافت این توجه دروغ گفتن است. بدون شک والدین بعد از شنیدن دروغ توجه بیشتری به حرفها و رفتار کودک نشان میدهند؛ بنابراین کودک از این ترفند برای جلبتوجه استفاده میکند.
الگوپذیری از والدین
کودکان واقعیترین آینه والدین هستند زیرا آنها دقیقاً رفتارهای واقعی والدین خود را تکرار میکنند. بسیاری از والدین به بهانه دروغ مصلحتی به طور کاملاً مستقیم دروغگویی را به کودکان خود آموزش میدهند. کودکان نیز در برابر والدین خود از این ترفند برای فرار از واقعیت استفاده میکنند.
دروغگویی کودکان به دلیل ترسهای احتمالی
دروغ گفتن کودکان میتواند به شکل بیان اتفاقاتی که هرگز رخ ندادهاند، بروز پیدا کند. این شکل از دروغگویی ریشه در قوه تخیل کودکان ندارد بلکه بیانکننده ترسهای آنها است. در واقع کودکان رویدادهایی که از اتفاق افتادن آنها هراس دارند را در قالب دروغ بیان میکنند. حتی در بسیاری از مواقع ممکن است این دروغها ریشه در خاطرات و تجربیات تلخ بیان نشده کودکان داشته باشد.
دروغگویی کودکان برای جلوگیری از بروز مشکل
دروغگو گفتن کودکان میتواند به رفتار خشن و نادرست والدین در هنگام شنیدن حقیقت برگردد. در واقع بسیاری از کودکان برای آنکه به دردسر نیفتند دروغ میگویند. به طور مثال آنها میدانند انجامدادن برخی کارها خلاف قوانین حاکم بر خانه است؛ بنابراین بعد از انجام آنها، حقیقت را انکار میکنند تا از دردسر و تنبیه جلوگیری کنند. این رفتار در عملکرد بسیاری از بزرگسالان نیز دیده میشود ازاینرو بسیاری آن را رفتار اشتباه برای بقا میدانند.
کسب هویت
دروغگو گفتن کودکان در بازههای سنی مختلف میتواند دلایل متفاوتی داشته باشد. به طور مثال علت دروغگویی کودکان دبستانی به کسب هویت بر میگردد. در واقع در این سن زندگی اجتماعی کودکان شکل میگیرد. در این زندگی جدید الگوها و ارزشهای متفاوتی برای کودک تعریف میشود. کودک نیز برای جا نماندن از این ارزشها اقدام بهدروغ گفتن میکند تا خود را مشابه دوستان و اجتماع نشان دهد. گاهی کودکان در اثر فشار همسالان خود، در واقعیتها تغییر ایجاد میکنند. این عملکرد کودکان در واقع تلاشی برای یافتن هویت اجتماعی و مورد تأیید دیگران در جامعه است.
دروغگویی کودکان به علت بازخواستهای والدین
بسیاری از والدین بعد از شنیدن دروغ از زبان فرزند خود اقدام به بازخواست کودک خود میکنند. این اقدام تنها موجب مضطرب شدن کودک و فراموشی جزئیات رویداد میشود. همان گونه که گفته شد ذهن کودکان کلینگر است و نمیتواند بر جزئیات تمرکز کند؛ بنابراین بازخواست کودک موجب فعالشدن مکانیزم دفاعی آنها و بیان دروغهای بیشتر میشود.
والدین سرزنشگر
همان گونه که گفته شد دروغگویی کودکان با رفتار والدین ارتباط مستقیم دارد. والدینی که به طور مداوم کودک خود را سرزنش میکنند و عملکرد آنها را زیر سؤال میبرند میتوانند بزرگترین دلیل برای دروغگویی فرزندان خود باشند. در واقع بسیاری از کودکان برای جلب رضایت والدین خود حقیقت را بیان نمیکنند. از طرفی آنها گاهی دروغ میگویند که مورد تشویق والدین سختگیر خود قرار گیرند.
دروغگویی کودکان برای کسب استقلال
والدین مراقبت گر هرگز اجازه نمیدهند کودکانشان کارهای شخصی خود را انجام دهند. همچنین کودکان آنها حق تصمیمگیری برای هیچکدام از بخشهای زندگیشان را ندارند. بدون شک این سختگیری بیمورد با حس استقلالطلبی کودکان در مغایرت است. کودکان بهشدت علاقه دارند که کارهای شخصی خود را انجام دهند و در کارهای خانه نیز نقش ایفا کنند. اما والدین همواره سد راه آنها میشوند. ازاینرو کودکان برای نمایش استقلال خود بهدروغ روی میآورند. در واقع این کودکان باتکیه بر هوش خود الگوهای رفتاری والدین خود را پیشبینی و در جهت کسب استقلال و کمرنگ کردن نقش والدین از آن استفاده میکنند.
علت دروغگویی در سنین مختلف
“چرا کودکم دروغ میگوید؟” یکی از سؤالات متداولی است که بسیاری از والدین در مواجه با روانشناسان کودک میپرسند. پاسخ به این سؤال باتوجهبه بازه سنی که کودک در آن قرار دارد میتواند متفاوت باشد.
دروغگویی کودکان از سنین 3 تا 4 سال آغاز میشود. در این بازه سنی کودکان نمیتوانند بین واقعیت و تصورات خود تمایزی قائل شوند. از طرفی قوه تخیل آنها در این سن در حال شکلگیری است؛ بنابراین دروغگویی در کودکان 4 ساله را میتوان امری طبیعی قلمداد کرد. اما عدم رسیدگی و توجه به این عادت کودکانه میتواند موجب دروغگو ماندن آنها در بزرگسالی شود؛ بنابراین لازم است والدین بین دنیای خیالی و واقعی کودکان تمایز ایجاد کند. والدین با کمک داستان میتوانند واقعیتها را به فرزندان خود نشان دهند. در این شیوه والدین داستان واقعی را جایگزین داستان خیالی کودک میکنند. در این صورت کودک مجال کافی برای تفکیک واقعیت از دروغ را مییابد.
دروغگویی کودکان ابتدایی
دروغگویی کودک ۸ساله، دروغگویی کودک ۹ساله و دروغگویی کودکان دهساله (بهطورکلی دروغگویی کودکان ابتدایی) به بیتجربگی کودکان در مسیر کسب استقلال مرتبط میشود. در این بازه سنی که با آغاز زندگی اجتماعی و استقلالطلبی آنها همراه است، کودکان به این باور میرسند که نباید همه چیز را به والدین خود بگویند. از طرف دیگر ترسهای شکلگرفته در سنین پایینتر در این بازه سنی پررنگتر میشود. عدم توانایی مواجه و غلبه بر این ترس ها خود مهمترین دلیل دروغگویی است. اگرچه دروغهای کودکان زیر ده سال چندان مهم و اثرگذار نیستند اما میتواند شرایطی را برای شکل گیری یک عادت بد ایجاد کند. از طرف دیگر برخی از قوانین سخت گیرانه پدر و مادر نیز میتواند منجر بهدروغگ گفتن کودکان در این بازه سنی شود. در واقع آنها برای فرار از قوانین حاکم بر خانه، تن بهدروغ میدهند. در این حالت بهتر است والدین از شیوه گفتگوی مؤثر استفاده کنند. در این شیوه والدین حقیقت ماجرا را مطرح میکنند. از طرف دیگر معایب حاصل از دروغ را بیان میکنند. در کنار موارد ذکر شده در نظر گرفتن طرحهای تشویقی برای راستگویی نیز میتواند مؤثر و مفید واقع شود.
دروغگویی در نوجوانان
در سنین نوجوانی حساسیتها افزایش مییابد. در واقع در این سن کودکان به بلوغ کافی رسیدهاند و میتوانند خوب و بد را تشخیص دهند. از طرفی حس استقلال آنها توأم با سرکشی و غرور است.. در واقع نوجوانان در این بازه سنی نیاز به تنهایی دارند و ترجیح میدهند مشکلاتشان را خودشان مدیریت کنند؛ بنابراین وقتی نوجوانان دروغ میگویند قصد دارند تعمداً قوانین را نقض کنند و در مقابل والدین خود بایستند. والدین بهتر است برای مقابله با نوجوانان دروغگو از روابط دوستانه و گفتگوهای مصالحت آمیز استفاده کنند. همچنین دادن اندکی آزادی عمل نیز میتواند از بهانه نوجونان برای درغگویی بکاهد.
در نهایت میتوان گفت علت دروغگویی کودکان و روشهای اصلاح و درمان آن کاملاً وابسته به عملکرد والدین است. در بیشتر اوقات علت دروغگویی آگاهانه کودکان به ترسهای شکل گرفته آنها بر میگردد. بسیاری از این ترس ها ریشه در رفتار اشتباه والدین دارد. از طرفی ترک و اصلاح این عادت نیز در گرو رفتارهای والدین است. در واقع والدین قبل از مواخذه کودکان لازم است عملکرد خود را به صورت موشکافانه مورد بررسی قرار دهند.
نحوه رفتار با کودکان دروغگو
قبل از مقابله با دروغگو گفتن کودکان لازم است که والدین به سؤالهای ” چرا پسرم دروغ میگوید” یا ” چرا دخترم دروغ میگوید” صادقانه پاسخ دهند. ریشهیابی علت دروغگویی به نشان دادن درستترین واکنش کمک شایانی میکند. اما بهطورکلی بهترین رویکردها در مقابله با دروغگویی کودکان به شرح زیر است:
- اولین گام بیان معایب دروغگویی برای کودکان است. بهتر است از داستان و یا شعر برای بیان معایب دروغگویی استفاده شود. زیرا دنیای داستانها برای کودکان جذابتر و قابل درک تر است.
- بهتر است والدین در هنگام مواجه با کودکان دروغگوی خود از عصبانیت و لحن تحقیر آمیز خودداری کنند. تحقیر نه تنها نمیتواند دروغگویی را درمان کند بلکه به شخصیت کودک نیز آسیب وارد میکند.
- والدین نباید در خصوص رویدادها زیاد وارد جزئیات شوند. بهترین شیوه برای دانستن حقیقت در نظر گرفتن طرح تشویقی و تنبیهی است. به طور مثال کودک در صورت پاسخ دروغ جریمه شود. این در حالی است که پاسخ راست نه تنها جریمه نداشته باشد بلکه موجب بخشش خطای آنها نیز شود.
- برای تنبیه کودکان دروغگو نباید جریمههای سنگین در نظر گرفته شود. این امر میتواند کودکان را بهدروغگوهای ماهرتری تبدیل کند. بهتر است جریمه باتوجهبه توانمندیهای کودک در نظر گرفته شود.
- عدم وجود اعتماد بنفس و مسئولیت پذیری منجر بهدروغگویی کودکان میشود. بهتر است والدین در مواجه با فرزندان دروغگوی خود سبک رفتاری خود را تغییر دهند. این بدان معنا است که به کودک آنقدر اعتماد بنفس و عزت نفس داده شود که از بیان حقیقت واهمهای نداشتن باشد. در واقع کودک نباید والدین را در مقابل خود احساس کند.
- همان گونه که گفته شد والدین الگوی فرزندان خود هستند. پس گاهی برای ممانعت از دروغگو شدن فرزندان لازم است که والدین عادت خود را بهدروغ گفتن ترک کنند.
- استفاده از کمک مشاوران کودک نیز میتواند به انتخاب بهترین شیوه رفتار با فرزندان دروغگو کمک کند. در واقع مشاور باتوجهبه علت دروغگویی بهترین راهکار ارائه میدهد.
پیشگیری از دروغ گفتن کودکان
درمان دروغگویی کودکان به مراتب سخت از پیشگیری کردن از وقوع آن است. ازاینرو والدین از همان سنین کودکی لازم است که به آموزش مفاهیم راستگویی و دروغگویی بپردازند. در این راستا توجه به نکات زیر میتواند کارگشا باشد:
- بسیاری از والدین به واسطه لذت بردن از صحبتهای کودکانشان، بهدروغهای آنها با شادی و خنده واکنش نشان میدهند. این امر موجب میشود که کودک کار خود را مورد تأیید بداند و از تکرار آن لذت ببرد؛ بنابراین باتوجهبه بازه سنی کودک بهتر است از دروغها و تخیلات کودکان برای آموزش راستگویی استفاده شود. در واقع با بیان حقیقت، داستانها و تعریفهای کودکان از مسیر دروغگویی به سمت راستگویی سوق داده شود.
- کودکان باتوجهبه سؤال مطرح شده جواب خود را بیان میکنند. بهتر است والدین سؤالهای خود را به گونهای مطرح کنند که ذهن کودکان به سمت گفتن دروغ سوق پیدا نکند.
- بهتر است والدین بعد از شنیدن دروغ از زبان کودک، ناراحتی خود را بروز دهند. لازم به ذکر است نباید در این خصوص واکنش شدیدی نشان داده شود. کودکان به شدت از ترد شدن هراس دارند و این ترس ها ممکن است خود دلیلی برای دروغگویی کودکان باشد. بهتر است والدین به کودکان خود توضیح دهند که دروغگویی موجب ناراحتی آنها میشود و با ذکر مثال رفتار بد کودک را گوشزد کنند.
- والدین باید به گونهای رفتار کنند که کودکان باور کنند در هر شرایطی خانواده در کنار آنها است. در واقع پررنگ شدن نقش حمایتی خانواده موجب افزایش شجاعت کودکان در بیان حقیقت میشود.
- آموزش مسئولیت پذیری با واگذار کردن وظایف مختلف به کودکان شکل میگیرد. کودکان مسئولیت پذیر مسئولیت کارهای خود را میپذیرند و شجاعانه به پای آن میایستند. این امر مانع دروغگویی آنها میشود.
درمان دروغگویی کودکان
بسیاری از والدین به دنبال پاسخ این سؤال هستند” با دروغگویی کودکان چه کنیم؟”. در بخشهای قبلی راه حلهایی برای مواجه و پیشگیری از این مشکل ارائه شد. اما در جهت اجرای اقدامات درمانی لازم است که والدین پاسخ سؤال ” چرا کودکان دروغ میگویند؟” را بیابند. بدون شک پاسخ به این سؤال میتواند به حل ریشهای این مشکل کمک کند. علاوه بر این در نظر گرفتن نکات زیر نیز میتواند به درمان دروغگویی کمک کند:
- کودکان نیز حق دارند از برخی چیزها متنفر باشند و یا آنها را دوست داشته باشند. لازم است به کودکان اجازه داده شود که صادقانه احساسات خود را بروز دهند. گاهی خودسانسوری کودکان در جهت کسب رضایت والدین دلیل دروغگویی است.
- چشم پوشی از اشتباهات کوچک و انعطاف پذیری در برابر دروغگویی کودکان میتواند ترسهای کودکان را کاهش دهد. لزومی ندارد والدین بر روی رفتار کودکان خود زیادی حساس باشند.
- لازم است والدین بهاندازه توانمندی کودکانشان از آنها توقع داشته باشند. گاهی توقعات بیش از اندازه، کودکان را تحت فشار روانی قرار میدهد. در نتیجه آنها برای فرار از این فشار بهدروغ روی میآورند.
- با توجه و محبت میتوان کودکان را از دروغگویی نجات داد.
- مطالعه کتاب در مورد دروغگو گفتن کودکان میتواند بهترین انتخاب برای والدین نگران باشد. با کمک کتاب میتوان به ارتباط دروغگویی و کودکان پی برد.
- مراجعه به روانشناسان کودک در بسیاری از مواقع بهترین انتخاب است.
سؤالات متداول
کودکان در سنین پایین به علت ناتوانی در ایجاد تمایز بین تخیلات و واقعیتهای موجود، دروغ میگویند. از طرفی آنها کلی نگر هستند و قادر به بیان جزئیات نیستند. اما در سنین بالاتر ترس ها و نگرانیها موجب دروغگو گفتن کودکان میشود. بهطورکلی علت دروغگویی بسته به شرایط خانواده و عادات کودکان متفاوت است.
نباید در مقابله با کودکان دروغگو واکنشهای تند و افراطی نشان داد. در نظر گرفتن طرحهای تشویقی و تنبیهی میتواند به مرتفع شدن این مشکل کمک کند.
ریشهیابی علت دروغگویی در کودکان و مطالعه کتاب در این خصوص میتواند به درمان کودکان دروغگو کمک کند. در موارد حاد نیز میتوان از کمک روانشناسان حاذق بهره برد.