زمان تقریبی مطالعه: 25 دقیقه
یکی از مهمترین دغدغههای والدین پیدا کردن استعداد کودک و پرورش آن است. روشهای مختلفی برای استعدادیابی کودکان وجود دارد. هاوارد گاردنر روانشناسی بود که در سال ۱۹۸۳ بیان کرد انسان از هوش چندگانه برخوردار است. هوش بین فردی یکی از انواع هوشهای چندگانه گاردنر محسوب میشود که به روابط فرد با دیگران برمیگردد.این هوش با نامهای دیگری مانند هوش میان فردی یا هوش برون فردی نیز شناخته میشود.
درجه هرکدام از هوشهای گاردنر در کودکان و بزرگسالان مختلف با هم متفاوت است، به همین دلیل روش یادگیری، حوزه مورد علاقه و استعدادهای آنها باهم فرق دارد.
در این مقاله درباره کودکان دارای هوش برون فردی بالا صحبت میکنیم؛ بررسی خواهیم کرد کودکانی که این هوش را دارند، چه ویژگیهایی دارند و چطور باید استعدادهای آنها را پرورش داد.
هوش بین فردی چیست؟
تعریف هوش بین فردی یا برون فردی به توانایی مدیریت روابط مختلف فرد برمیگردد. مواردی مثل درک نیت و احساس طرف مقابل، ارتباط نیت طرف مقابل با آنچه خود فرد میخواهد، تمایز قائل شدن در روابط مختلف و هر موردی که به ارتباطات بین افراد مرتبط است، به این نوع از هوشهای چندگانه گاردنر بستگی دارد.
هوش بین فردی:
هوش بین فردی به توانایی کودک در فهم، شناخت و درک نیازها، احساسات، هیجانات و تمایلات دیگران جهت تعامل و برقراری ارتباط مؤثر با آنها گفته میشود، نتیجه این هوش درک نیت افراد، تقویت رابطه مثبت و کمک به دیگران است.
گاهی هوش بین فردی با هوشها و ویژگیهای شخصیتی دیگری مثل هوش کلامی، هوش اجتماعی یا برونگرایی اشتباه گرفته میشود؛ این توانمندیها با هم مرتبط هستند، اما یکسان نیستند. به عنوان مثال ممکن است فردی هوش کلامی بالایی داشته باشد و بتواند خیلی خوب بنویسد یا صحبت کند، اما در مدیریت روابطش مشکل داشته باشد. در قسمتهای بعد ویژگیهای این نوع هوش و نشانه وجود آن در کودکان را بررسی میکنیم تا بهتر متوجه تمایز آن با سایر توانمندیهای انسانی شوید.
ضرورت تقویت هوش بین فردی در کودکان
علت اهمیت هوش برون فردی را میتوان خیلی ساده بیان کرد: انسان موجودی اجتماعی است و برای بقا به ارتباط با سایر انسانها نیاز دارد، هوش برون فردی هم توانمندیهای انسان در زمینه برقراری ارتباط با دیگران نشان میدهد.
چرا هوش بین فردی مهم است؟ اجازه بدهید با ذکر یک مثال در دنیای کودکان این مسئله را بهتر توضیح دهیم. کودک ۷سالهای را تصور کنید که در زمینه تقویت هوش بین فردی گاردنر آموزش دیده. والدین او مجبور میشوند از شهری به شهر دیگر نقل مکان کنند و او را به مدرسه جدید بفرستند. کودک میداند چطور میتواند با دیگران ارتباط برقرار کند، بنابراین تغییر مدرسه آسیب چندانی به او وارد نمیکند و او میتواند دوستهای تازه پیدا کند و با محیط جدید سازگار شود.
کودک دیگری را در موقعیت مشابه تصور کنید، با این تفاوت که هوش میان فردی بالایی ندارد و در این زمینه آموزشی هم ندیده است. او به محیطی که قبلا در آن بوده، عادت کرده و در مدرسه قبلی به مرور زمان دوست پیدا کرده است. زمانی که به مدرسه جدید منتقل میشود، نمیتواند خیلی سریع با محیط انس بگیرد و این تغییر ناگهانی برای او آزاردهنده خواهد بود.
اهمیت هوش بین فردی تنها به دوران کودکی محدود نمیشود. بزرگسالانی که توانایی برقراری ارتباط و درک دیگران را دارند، در موقعیتهای مختلف زندگی میتوانند از این توانمندی به نفع خودشان و دیگران استفاده کنند. بهبود مهارت های هوش بین فردی می تواند به کودک کمک کند تا احساسات دیگران را به سرعت درک کند و بر اساس آن احساسات بهترین تعامل را با آنها داشته باشد.
هوش بین فردی باعث تقویت خودآگاهی در کودک میشود، به این معنی که نسبت به احساسات و رفتارهای خودش آگاه میشود که باعث میشود هوشمندانه با مخاطب ارتباط برقرار کنند.
ویژگی هوش برون فردی در کودکان
کودکانی که هوش بین فردی دارند، میتوانند دنیای درونی دیگران را ببینند و درک کنند و به نوعی آنها مهارت خاصی در همدلی با دیگران دارند.
ویژگیهای کودکان دارای هوش بین فردی عبارت است از:
- کودکان با هوش میان فردی بالا عاشق تعامل هستند و یادگیری از طریق ارتباط و تعامل بین فردی را ترجیح می دهند.
- آنها از رهبری گروه، شرکت در پروژههای یادگیری گروهی و برقراری ارتباط با سایر دانش آموزان و بزرگسالان لذت می برند.
- آنها از فعالیتهای مانند سخنرانی، نمایش لذت می برند.
- توانایی بالا در درک احساسات دیگران دارند
- واکنش مناسب نسبت به رفتار دیگران نشان میدهند.
- توانایی مشورت دادن به دیگران و راهنمایی آنها در حل مشکلاتشان را دارند. (این ویژگی به مرور زمان تقویت میشود)
- زبان بدن را میفهمند. توانایی درک دیگران حتی بدون اینکه آنها چیزی از احساسات درونیشان گفته باشند را دارند.
- توانایی حل مسائل و مشکلات بین دو یا چند نفر را دارند.
راه تشخیص هوش میان فردی در کودکان
راه تشخیص هوش بین فردی در کودکان آن است که رفتار آن ها در میان جمع مورد بررسی قرار بگیرد.کودکانی که هوش برون فردی بالایی دارند، بیشتر در نقش رهبری دیده میشوند. آنها دوست ندارند از کسی دستور بگیرند و معمولا در گروههای دوستی سردسته هستند. این دسته از کودکان میتوانند اختلافاتی که میان دوستانشان ایجاد میشود را از بین ببرند و گروهی منسجم و با همبستگی بالا ایجاد کنند. البته شاید مفاهیمی مثل انسجام، سازماندهی و همبستگی در گروههای کودکان چندان پررنگ نباشد، اما با کمی دقت در رفتار کودک با دوستانش میتوان ویژگیهای او در روابط با دوستانش را بررسی کرد.
تفاوت هوش بین فردی و هوش درون فردی
این دو هوش با وجود تفاوت هایی که با هم دارند در عین حال بهم مرتبط هستند، در هر دو هوش افراد در درک احساسات خود و دیگران توانایی بالایی دارند.
در واقع تفاوت اساسی هوش درون فردی و هوش برون فردی نحوه ارتباط و تعامل فرد با دو دنیای درون و بیرون است، به صورتی که هوش بین فردی به نوع تعامل و ارتباط گیری فرد با دیگران و دنیای بیرونی اشاره دارد ولی هوش درون فردی به احساس و افکار و همچنین نوع ارتباط شخص با دنیای درون خود معطوف است.
افراد با هوش بین فردی بالا دوستان و ارتباطات بسیاری دارند اما افراد با هوش درون فردی بالا تنهایی را ترجیح می دهند.
کودکان با هوش بین فردی، آموزش از طریق ارتباط و تعامل بین فردی را ترجیح می دهند اما کودکان با هوش درون فردی با آموزش به صورت خصوصی راحتترند.
از آنجایی که این دو هوش رابطه تنگاتنگ و هم راستایی باهم دارند برای تشخیص بهتر آن لازم است از تست هوش گاردنر رایگان برای کودکان استفاده شود.
راهکار تقویت هوش برون فردی در کودکان چیست؟
گادرنر بر این باور است که هوشهای چندگانه تا حدی علت ژنتیکی دارد، اما عوامل دیگری مثل فرهنگ، محیط و تفکر شخصی فرد هم روی پرورش این هوشها اثر دارد. بعد از اینکه والدین درباره ضرورت تقویت و مزیتهای هوش برون فردی میشنوند، به یک سوال مهم فکر میکنند: چگونه هوش بین فردی را در کودکان افزایش دهیم؟
کودکی که از این نوع هوش برخوردار باشد، به کارهایی که برای تقویت آن لازم است، علاقه دارد و به سمت آنها میرود. مثلا دوستان جدیدی پیدا میکند، روابطش را حفظ میکند و به گفتگو با دیگران علاقه دارد. اما درجه این نوع هوش در برخی از کودکان پایینتر است و والدین بخاطر ضرورت ارتباطات، تمایل به افزایش هوش برون فردی در کودکان دارند. استفاده از راه های تقویت هوش میان فردی خوب است، اما نباید کودک را وادار کنید کارهایی را انجام دهد یا در رشتههایی درس بخواند که به هوش برون فردی بالا نیاز دارد، تقویت این هوش در حد ایجاد توانایی در زمینه مدیریت روابط کودک کافی است.
در ادامه روشهایی را بیان میکنیم که هم برای کودکان دارای هوش برون فردی کاربرد دارد و هم به تقویت این نوع هوش در کودکانی که درجه پایینتری دارند، کمک میکند.
آموزش هوش بین فردی گاردنر
آموزش هوش برون فردی به کودکان راههای مختلفی دارد. یکی از راهها این است که مهارتهای مرتبط با این نوع هوش را در کودک تقویت کنید.
- تقویت گوش دادن فعال در کودک
یکی از اجزای اساسی هوش بین فردی گوش دادن فعال است. توانایی فرد در گوش دادن به دیدگاه ها، افکار و نظرات دیگران و سپس تصدیق آنچه گفته است از نشانه های هوش میان فردی در کودکان است. این بدان معناست که کودک واقعاً روی صحبتهای دیگران تمرکز میکند، حرفهای آنها را جدی میگیرد و پس از اینکه نوبت به صحبت کردن خودش رسید، بازخورد معنیداری میدهد. والدین باید به کودک شنیدن حرفهای دیگران بدون قضاوت و ایجاد فضای امن برای برقراری ارتباط را آموزش دهند.
- تمرین همدلی
درک دیگران با قرار دادن خود به جای آنها و تلاش برای تجربه احساسی که آنها در لحظه دارند، رخ میدهد. با تمرین همدلی، با نشان دادن علاقه به نگرانیهای دیگران، کودک درک درستی از احساسات دیگران به دست میآورد. هنگامی که او بتواند احساسات دیگران را احساس کند، برقراری ارتباط و توسعه مهارتهای بین فردی او با دیگران آسانتر میشود. این اغلب می تواند به کودک کمک کند دیدگاه جدیدی به دست آورد.
- آموزش زبان بدن
توانایی درک احساس افراد بدون صحبت کردن درباره آن و تنها با توجه به رفتار، لحن صحبت، احساس و زبان بدن آنها میتواند تعامل را بهبود میبخشد. شناخت احساسات و تقویت هوش هیجانی در این مورد به کودک کمک میکند.
- آموزش بازخورد دادن
کودک باید هم بتواند احساسات و حرف خود را به راحتی بیان کند و هم بتواند انتقاد و تبادل نظر را بدون ایجاد ناراحتی انتقال دهد.
تقویت این مهارتها روشهای مختلفی دارند. معمولا کودکان با قرار گرفتن در محیطهایی مانند مهد کودک و کلاسهای آموزشی با کودکان دیگر ارتباط برقرار میکنند و این بهترین موقعیت برای یادگیری مهارتهایی است که پیش از این درباره آنها صحبت کردیم. زمانی که کودک از اتفاقات روزمرهاش و رفتارهایی که با دوستانش داشته تعریف میکند، والدین میتوانند به صورت غیرمستقیم او را راهنمایی کنند که رفتار درست چیست و چطور میتواند هوش برون فردیاش را افزایش دهد.
راه های تقویت هوش میان فردی کودکان در مدرسه
مربیان میتوانند مهارتهای بین فردی را در کلاس درس به کودکان با انجام کارهایی مانند فعالیتهای گروهی و الزام دانش آموزان به ارائه سخنرانی آموزش دهند. وظایفی از این دست دانشآموزان را تشویق میکند تا در گروهها کار کنند، ایدههاشان را با هم به اشتراک بگذارند، وظایف را محول کنند، مذاکره کنند و… تمامی این کارها باعث درک بیشتر آنها از هم و تقویت هوش میان فردی در کودکان میشود.
روش دیگر آنکه مربیان میتوانند دانش آموزی با هوش بین فردی بالا را با همکلاسیهای خجالتی و درونگرا جفت کنند. در این صورت دیگر کودکان میتوانند این مهارتها را از همکلاسی خود الگوبرداری کنند و تشویق شوند تا با دیگران ارتباط برقرار کنند.
بازی برای تقویت هوش بین فردی در کودکان
بازی یکی از بهترین راهها برای آموزش به کودکان است، آنها زمانی که در حال بازی و سرگرمی هستند، لذت میبرند و آنچه که باید را یاد میگیرند.
در ادامه بازیهایی را آموزش میدهیم که انجام آنها باعث افزایش هوش برون فردی کودکان خواهد شد.
- بازیهای گروهی: بازیهایی گروهی و به خصوص بازیهایی که همکاری تیمی در آنها اهمیت بسیاری دارد، میتوانند هوشش برون فردی کودک را تقویت کنند.
- اجرای تئاتر: کودکان با اجرای تئاتر یاد میگیرند خودشان را به جای شخصیت دیگری قرار بدهند، نقش او را بازی کنند و با نقشهای دیگر هم در تعامل باشند. این روش مهارتهای مختلف هوش بین فردی گاردنر را به آنها آموزش میدهد. والدین میتوانند داستانی را روایت کنند و از کودک بخواهند نقش احساسات شخصیتهای مختلف داستان در موقعیتهای گوناگون را اجرا کند و از کودک بپرسید چرا فکر میکند شخصیت مورد نظر در آن موقعیت چنین احساسی دارد.
- داستانسرایی: شنیدن داستانهایی که با احساسات انسانی و درک دیگران در ارتباط است، به تقویت هوش برون فردی کودک کمک میکند. گاهی خودتان چنین داستانهایی را برای کودک تعریف کنید و گاهی هم از کودک بخواهید برای شما داستانی بسازد و آن را تعریف کند. داستانهای زندگی شخصیتهای اجتماعی موفق و توضیح درباره اینکه کدام یک از مهارتهای هوش میان فردی در چه موقعیتی برایشان کاربردی بوده هم میتواند به تقویت این هوش در کودک کمک کند.
- دعوت کودک به تجربیات تازه: کودکان معمولا از بازیهای جدید و تجربیات تازه لذت میبرند، تغییر در محیطی که کودک بازی میکند یا پیدا کردن همبازیهای جدید یا انجام بازی های جدید هوش میان فردی گاردنر را در او تقویت میکند.
کتاب و ابزار های مناسب جهت تقویت هوش بین فردی
مزایای هوش بینفردی کودک
برخی از مزیتهای هوش میانفردی در کودکی مشخص میشود، اما بسیاری از مزیتهای آن در دوران بزرگسالی که فرد بهعنوان یک شخصیت فعال وارد اجتماع میشود، نمایان خواهد شد.
در ادامه به مزیتهایی که درجه بالای این هوش برای افراد به دنبال خواهد داشت، اشاره میکنیم.
- با توانایی که در درک دیگران دارند میتوانند اعتماد آنها را جلب کنند.
- توانایی رهبری و مدیریت تیمهای مختلف را دارند.
- شخصیتهای تأثیرگذاری هستند و افراد از رفتار و گفتار آنها تأثیر میگیرند.
- توانایی برقراری ارتباط دارند.
- میتوانند از محیط امن خود خارج شوند و ریسکپذیر هستند.
- اعتمادبهنفس بالایی دارند.
- پویایی و انگیزه بالایی برای رشد و پیشرفت دارند.
- مستقل هستند.
- انعطافپذیر هستند و میتوانند خودشان را با شرایط مختلف تطبیق بدهند و با افرادی با روحیات متفاوت کار کنند
- میتوانند روی انجام کارها و اهدافشان متمرکز شوند.
- توانایی حل مؤثر تعارض را دارند. مثلاً میتوانند با یافتن راهحلهایی مفید که به نفع همه باشد مشکل را حل کنند. او منبع تعارض را شناسایی میکند و نسبت به دیدگاه همه حساس است. هدف از حل تعارض، یافتن توافقی مشترک بین همه طرفهای درگیر در تعارض است.
معایب هوش برون فردی در کودکان
هیچکدام از هوشهای گاردنر معایب یا نقطهضعفی ندارند، مگر اینکه بهدرستی پرورش داده نشوند. اولین نقطهضعف هوش میانفردی این است که اگر بهدرستی پرورش داده نشود و کودک مهارتهای مرتبط با آن را یاد نگیرد، نمیتواند از آن استفاده کند.
برخی از سایر معایب این هوش در کودکان عبارت است از:
- ارتباط گرفتن با افراد غیرقابلاعتماد
- اعتماد نابجا به دیگران و ضربه خوردن
- تصمیمگیری اشتباه بهخاطر احساس همدلی و نوعدوستی بالا
- فکرکردن بیش از اندازه و تردید بالا (این موضوع بیشتر در بزرگسالان دیده میشود و در دوران کودکی کمرنگتر است)
- گاهی اوقات قرارگرفتن در معرض توجه دیگران باعث ایجاد غرور کاذب و خودبزرگبینی در کودکان میشود که اگر بهدرستی کنترل نشود، باعث ایجاد رفتارهای مخرب در او خواهد شد.
تفاوت هوش میانفردی و درونفردی
دو مورد از هوشهای چندگانه گاردنر از نظر لغوی شبیه به هم هستند و به همین دلیل برخی از افراد آنها را بهجای یکدیگر به کار میبرند. Intrapersonal (بینفردی) و Interpersonal (درونفردی) هوشهایی هستند که در ارتباط با یکدیگر عمل میکنند، اما متفاوت هستند.
البته برخی از روانشناسان بر این باورند که مسیر شناخت و درک دیگران، از شناخت خود آغاز میشود. به همین دلیل هوش میانفردی و هوش برون فردی بههمپیوسته هستند. با تمام این تفاسیر، هوش درونفردی و بینفردی یک تفاوت مهم دارند. هوش برون فردی در ارتباط با دیگران نمود پیدا میکند و تا زمانی که کودک با محیط بیرون از خانه ارتباط نداشته باشد، متوجه این هوش در او نخواهید شد. اما هوش درونفردی به ارتباط کودک با خودش مرتبط است و حتی در بازیهایی که خودش بهتنهایی انجام میدهد هم میتوانید متوجه درجه بالای این هوش در کودک شوید.
آیا هوش بینفردی باهوش اجتماعی متفاوت است؟
بررسی مفهوم هوش اجتماعی از سال 1920 تا 1990 دستخوش تحول بـوده است و دیدگاههای مختلفی دررابطهبا آن به وجـود آمـده است.
اما بهطورکلی هوش اجتماعی را توانایی فرد در ارتباط با دیگران، قضاوت درست درباره احساسات دیگران، عملکرد اجتماعی مؤثر، همدلی و مهارت در رمزگشایی نمادهای غیرکلامی تعریف کردهاند. بهاینترتیب محققان به این نـتیجه رسیدهاند کـه هوش اجتماعی تواناییهای فراتر از هوش شناختی را در برمیگیرد.
هوش برون فردی، هوش میانفردی، هوش بینفردی یا اجتماعی نامهای متفاوتی از یک مفهوم هستند. در واقع علت نامهای متعددی که بر این هوش گذاشته میشود به دلیل مطرحشدن آن توسط دانشمندان در طی چندین سال است.
اولینبار مفهوم هوش اجتماعی توسط یک روانشناس به نام ادوارد ثرندایک در سال 1920 مطرح شده است. اما مطالعات و کارهایی که او در مورد مفهوم هوش اجـتماعی انـجام داد پس از مدتی به فراموشی سپرده شد.
در سال 1983 گاردنر با استفاده از نظریات ثرندایک هوش برون فردی یا میانفردی را یکی از هـوش چـندگانه معرفی کرد. در سالهای بعد هـوش اجـتماعی بهوسیله گلمن و آلبرشت معروف و شناخته شـد. بـهطوریکه دانیل گـلمن در کـتاب خـود با عنوان «پژوهشی نـو در زمینه ارتباطات انسانی در عصر الکترونیک»، این هوش را فراتر از ضریب هوشی و فراتر از هوش هیجانی معرفی کرد. این تعریف بسیار مشابه نظریه گاردنر است به همین دلیل گاهی بهجای هم استفاده میشوند.
ارتباط میان هوش هیجانی و روابط بینفردی چیست؟
هوش هیجانی با احساسات در ارتباط است. کودکانی که هوش هیجانی بالایی دارند، میتوانند احساسات خود و دیگران را درک کنند. هوش میانفردی هم با درک دیگران و برقراری ارتباط با آنها در ارتباط است. پس میتوان گفت کودکانی که هوش هیجانی بالاتری دارند، روابط بینفردی موفقتری خواهند داشت و تمریناتی که برای تقویت هوش برون فردی وجود دارد، میتواند هوش هیجانی را هم ارتقا دهد.
تنها تفاوت مهم بین این دو هوش در این است که اساساً هوش اجتماعی به بیان توانایی افراد در تعامل و ارتباط با دیگران میپردازد اما هوش هیجانی بیشتر توانایی فرد در تشخیص احساسات شخصی و احساسات دیگران را مورد بررسی قرار میدهد.
در واقع هوش هیجانی بیشتر به هوش درونفردی نزدیک است. گاهی عدم رشد مطلوب هوش اجتماعی در کودک به دلیل عدم پیشرفت هوش هیجانی در او ایجاد میشود. خلاف این موضوع هم ممکن است پیش بیاید، یعنی، کمبودهای کودک در مهارتهای اجتماعی میتواند به تجربیات ناکام اجتماعی او ختم شود. این اتفاق اعتمادبهنفس او را از بین میبرد و باعث عدم رشد هوش هیجانی در کودک میشود.
بنابراین، نوعی رابطه بین هوش اجتماعی و هوش هیجانی که قابلانکار نیست؛ بنابراین در کودک باید هر دو هوش تقویت شود زیرا برای درک خودش و نحوه تعاملش با دیگران به هر دو مدل هوش نیاز دارد.
رفتارهای نادرست با کودکان باهوش بینفردی بالا
درجه بالای هوش بینفردی گاردنر به معنی علاقه کودک به برقراری ارتباط با دیگران و بازی با دوستان و همکلاسیهایش است. پس هر رفتاری که کودک را به انزوا بکشاند یا علاقه او به ارتباط با دیگران را نکوهش کند، نادرست است.
در ادامه به چند مورد از رفتارهای نادرست با کودکان اشاره میکنیم:
- نگهداشتن او در خانه و اجازه ندادن برای بازی با دیگران
- ثبتنام نکردن او در مهدکودک یا کلاسهای آموزشی که هم سن و سالانش در آن حضور دارند
- منع کودک از بازی با دوستانش (بهخصوص زمانی که همه دوستانش در حال بازی با یکدیگر هستند و فقط او اجازه بیرون رفتن از خانه را ندارد)
- ترغیب کودک به یادگیری مهارتهایی که در آن توانمند نیست و اجبار برای ازبینبردن نقطهضعفهایش
- نکوهش کودک بهخاطر اینکه در سایر هوشهای چندگانه گاردنر مثل هوش ریاضی یا موسیقی قوی نیست
- سرگرمکردن کودک با فضای مجازی و تلفن همراه
مشاغل مناسب هوش برون فردی برای کودکان
افرادی که هوش بینفردی بالایی دارند، به مشاغل خاصی مشغول میشوند. بسیاری از مشاغل هستند که از هوش بینفردی برای برقراری ارتباط با دیگران به شیوهای مرتبط و مفید استفاده میکنند. مانند معلمان، بازیگران، مشاوران و سیاستمداران. در ادامه به برخی دیگر از مشاغل مناسب برای این افراد اشاره میکنیم:
- رهبر
- مدیر یا سرپرست تیم
- استاد دانشگاه
- پزشک
- مشاغل مذهبی
- مدیر ارتباطات
- مجری
- پلیس
- بازاریاب
- کارآفرین یا مدیر کسبوکار
- مددکار اجتماعی یا پرستار
- روانشناس
- وکیل
تست هوش بینفردی
اولین تست برای سنجش میزان هوش برون فردی در کودک، توجه به ویژگیهای رفتاری است که در قسمتهای قبل به آنها پرداختیم. کودکان معمولاً نشانههایی از هوشی که از آن برخوردار هستند را در رفتارشان نشان میدهند.
بعد از آن میتوانید برای سنجش استعداد و توانمندیهای کودک از تست هوشهای چندگانه گاردنر برای کودکان استفاده کنید. انجام و تحلیل این تست برای کودکان به والدین کمک میکند توانمندیهای او را بشناسند و در مسیر تقویت این توانمندیها به او کمک کنند.
تفسیر تست هوش برون فردی گاردنر
تست گاردنر منحصر به کودکان نیست، اما ازآنجاییکه کودکان زمان و انعطاف بیشتری در زمینه پرورش استعدادهایشان دارند، شناخت توانمندیها برایشان اهمیت بیشتری دارد. با استفاده از تست آنلاین گاردنر برای کودکان و پاسخدادن به سؤالات آن، مشخص میشود که کدام یک از هوشهای چندگانه در فرزند شما درجه بالاتری دارد.
ممکن است یک کودک در چند هوش قوی باشد، این موضوع در نتیجه تست گاردنر مشخص خواهد شد. توصیه میشود تفسیر تست هوش برون فردی گاردنر را به یک روانشناس کودک حرفهای بسپارید. روانشناسان با کودکان دارای هوشهای متفاوت کارکردهاند و میتوانند والدین را برای انتخاب بهترین مسیر برای پرورش استعدادهای فرزندشان راهنمایی کنند.
افراد مشهور باهوش بینفردی بالا
یکی از جذابترین داستانهای افراد دارای هوش میانفردی بالا، داستان خانم سالیوان است که در کودکی به هلن کلر آموزش میداد. هلن کلر کودکی هفتساله بود که نه میتوانست ببیند، نه بشنود و نه حرف بزند. خانم سالیوان هم فردی کمبینا بود که مسئولیت آموزش به هلن را قبول کرد. او باهوش هیجانی و میانفردی بالایی که داشت، توانست با هلن کلر ارتباط برقرار کند، او را درک کند و به او آموزش دهد.
بیل کلینتون یکی دیگر از افراد مشهور باهوش بینفردی بالاست. او چهل و دومین رئیسجمهور ایالات متحده است. موفقیت سیاسی او عمدتاً مرهون شخصیت و توانایی او در برقراری ارتباط خوب با مردم است. کلینتون اولین دموکراتی بود که پس از فرانکلین روزولت دوباره به ریاستجمهوری برگزیده شد. او در سال 2001 با بالاترین میزان محبوبیت در میان رؤسای جمهور آمریکا در زمان خود، مقام خود را ترک کرد و همواره در نظرسنجیهای عمومی از رتبههای بالایی برخوردار بود. حتی پس از بازنشستگی از ریاستجمهوری، بیل کلینتون همچنان درگیر سخنرانی عمومی، کارهای بشردوستانه و سیاست است.
بسیاری از واعظان و سخنرانان مشهور مثل بودا، مادر ترزا و رهبران مشهوری مثل گاندی یا موسلینی هوش بینفردی بالایی داشتند و به همین دلیل به شهرت رسیدند. افراد مشهور دیگری که هوش میانفردی بالایی دارند را در ادامه نام بردهایم:
- مارک زاکربرگ
- مارتین لوتر کینگ
- انیشتین
- میشل اوباما
اسباب بازی مناسب جهت افزایش هوش بین فردی کودکان
سؤالات متداول
هوش بینفردی در ارتباط با دیگران معنی پیدا میکند اما هوش درونفردی به ارتباط با خود برمیگردد.
داشتن هوش بینفردی هم یک موهبت و هم یک مهارت است. برخی از این استعداد طبیعی برای برقراری ارتباط دارند، اما کسانی که استعداد طبیعی ندارند، میتوانند آن را بیاموزند. ارتباط با دیگران و شرکت در کارهای تیمی بهترین راه برای تقویت هوش میانفردی گاردنر برای کودکان است.
تقویت مهارتهایی چون همدلی، شنیدن فعال و درک احساسات دیگران به افزایش هوش بینفردی کمک میکند.