زمان تقریبی مطالعه: 20 دقیقه
تاکنون ممکن است در برخورد با کودکی این فکر به ذهنتان خطور کرده باشد که چگونه یک کودک میتواند اینگونه بد، بیرحم یا حتی خلافکار باشد؟ در این صورت خواندن این مقاله را به شما توصیه میکنیم. در این مقاله با ما درخواهید یافت که بد و شرور خواندن برخی کودکان نه تنها صحیح نیست؛ بلکه فایدهای جز دامن زدن به وضعیت آنها ندارد! بسیاری از رفتارهای این چنینی در کودکان ناشی از درگیری آنها با اختلال سلوک است. آشنایی با اختلال سلوک در کودکان به شما کمک میکند تا بهتر این کودکان را درک کنید و به آنها در حفظ و نجات حال و آیندهشان کمک کنید.
اختلال سلوک در کودکان چیست؟
اختلال سلوک در کودکان که با نام (CD) نیز شناخته میشود مجموعهای از مشکلات رفتاری و هیجانی است که در دوران کودکی یا نوجوانی آغاز میشود. کودکان دارای اختلال سلوک در پیروی از قوانین و انجام رفتار مورد قبول جامعه چالش و درگیری دارند. این مشکلات به اشکال مختلفی مانند پرخاشگری، رفتارهای تخریبگرانه، نیرنگ، فریبکاری و دروغگویی دیده میشود که حقوق دیگران را نقض میکنند. دیگران ممکن است بجای درنظر گرفتن اینکه این کودکان دچار یک اختلال روانی هستند، آنها را به عنوان کودکان بد، مجرم یا متخلف بشناسند.
کودک دارای اختلال سلوک ممکن است جدی و با اعتمادبهنفس به نظر برسد؛ در حالی که در واقع آنها در درون خود احساس ناامنی، ضعف و خطر میکنند و به نظرشان دیگران و دنیا برای آنها خطرناک و تهدیدکننده است.
شکلگیری، سن و روند شروع اختلال سلوک
شروع اختلال سلوک در کودکان میتواند در سالهای پیشدبستانی باشد؛ اما در اغلب کودکان علائم جدی در اواسط کودکی تا اواسط نوجوانی پدیدار میشوند. لجبازی و اختلال نافرمانی مقابلهای از پیشدرآمدهای متداول برای بروز اختلال سلوک هستند. بروز اختلال سلوک بعد از 16 سالگی نادر است.
روند اختلال سلوک در کودک متغیر است. در اکثر کودکان علائم در بزرگسالی برطرف میشوند؛ خصوصاً وقتی نشانهها در سن بالاتری ایجاد شده باشند یا شدت نشانههای آنها خفیف باشد. در حالی که در برخی دیگر علائم کودک باقی مانده و فرد در بزرگسالی سازگاری اجتماعی کمتری خواهد داشت و احتمال انجام رفتارهای تبهکارانه در او بیشتر است.
علائم اختلال سلوک در کودکان و نوجوانان
کنترل کردن کودکان دارای اختلال سلوک اغلب بسیار دشوار است. رفتار این کودکان تند و تکانشی و بدون در نظر گرفتن پیامد و عاقبت رفتارها است.
کودکان مبتلا به اختلال سلوک احساسات دیگران، حقوق اساسی دیگران و هنجارها و مقررات را در نظر نمیگیرند.
برای آنکه این اختلال رفتاری در کودک تشخیص داده شود، باید حداقل 3 مورد از ملاکهای زیر را طی یکسال گذشته انجام داده باشد که حداقل یکی از آنها مربوط به 6 ماه اخیر باشد:
پرخاشگری با افراد و حیوانات
برخی از علائم این اختلال رفتاری در کودکان و نوجوانان در رفتارشان با حیوانات و آدمها به شرح زیر است:
- رفتارهای پرخاشگرانه عمدی با دیگران؛ مانند قلدری، تهدید و ارعاب
- شروع دعواهای فیزیکی
- استفاده از انواع سلاحهای خطرناک برای آسیب رساندن به دیگران
- بیرحمی و سنگدلی در برخورد فیزیکی با دیگران
- بیرحمی و سنگدلی در برخورد فیزیکی با حیوانات
- شرکت کردن در انواع جرایم مرتبط با دزدی؛ مانند کیفقاپی، جیببری، اخاذی و سرقت مسلحانه
- وادار کردن دیگران به انجام فعالیت جنسی اجباری
تخریب اموال و املاک در کودک دارای اختلال سلوک
- تخریب عمدی اموال دیگران با استفاده از آتشافروزی
- تخریب عمدی اموال دیگران به روشهای دیگری غیر از آتشافروزی
فریبکاری و دزدی در کودک دارای اختلال سلوک
- انجام جرایم غیرمالی مانند ورود عمدی و اجباری به خانه، ساختمان یا اتومبیل دیگران
- دروغگویی، فریبدادن و گول زدن دیگران برای به دست آوردن کالا یا خدمتی از دیگران
- دزدیدن اجناس کمارزش یا انجام جرائم، بدون رویارویی مستقیم با قربانی؛ مانند دزدی پنهانی از فروشگاه، جعل اسناد
تخلف جدی از قوانین در کودک دارای اختلال سلوک
- بیرون ماندن از خانه طی شب، سوءمصرف مواد و الکل و شروع زودهنگام فعالیت جنسی، علیرغم مخالفت و قوانین والدین؛ در صورتی که این رفتار پیش از 13 سالگی شده باشد.
- حداقل دو بار سابقه فرار شبانه از خانه یا حداقل یکبار فرار و دور بودن از خانه برای مدت طولانی
- فرار از مدرسه؛ درصورتیکه این رفتار پیش از 13 سالگی شروع شده باشد.
شروع این علائم باید لزوماً مربوط به سنین زیر 18 سال باشد و باعث نقص جدی در حیطههای مختلف زندگی کودک شده باشند.
انواع اختلال سلوک در کودکان
انواع اختلال بر اساس سن و شدت آن به شرح زیر است:
تقسیمبندی اختلال سلوک بر اساس سن شروع علائم
اختلال سلوک کودکان بر اساس سن دارای سه نوع است. مبنای اینکه کودک در کدام دسته قرار بگیرد، به سن شروع علائم اختلال سلوک در او بستگی دارد:
اختلال سلوک در کودکی
زمانی که اولین علائم اختلال سلوک (CD ) در کودکان پیش از 10 سالگی پدیدار شده باشند.
اختلال سلوک با شروع در نوجوانی
زمانی که اولین علائم اختلال سلوک در کودکان و نوجوانان طی سالهای نوجوانی (11-18 سالگی) پدیدار شده باشند.
اختلال سلوک با شروع نامعین
وقتی زمان ظهور اولین علائم اختلال CD در کودکان به طور دقیق مشخص نباشد.
تقسیمبندی اختلال سلوک در کودکان بر اساس شدت
اختلال CD خفیف
مشکلات رفتاری معدودی از میان 15 نشانه اختلال سلوک در کودکان دیده میشود. این مشکلات صدمات نسبتاً جزئی به دیگران وارد میکند. نشانهها اغلب شامل رفتارهای مانند دروغگویی، بیرون ماندن از خانه در شب بدون اجازه و مدرسهگریزی میشوند.
اختلال CD متوسط
تعداد مشکلات رفتاری و میزان آسیب وارده به دیگران در وسط طیف خفیف تا شدید قرار دارد. نشانهها شامل رفتارهایی مانند دزدی کردن پنهانی و خرابکاری بدون مواجهه مستقیم با قربانی میشوند.
اختلال CD شدید
مشکلات رفتاری متعدد و بیش از حداقل تعداد لازم برای تشخیص گذاری (بیش از 6 مورد) هستند. این رفتارها باعث آسیب قابلتوجه و جدی به دیگران میشود. نشانهها شامل رفتارهایی مانند تجاوز جنسی، استفاده از سلاح، دزدی و خرابکاری با مواجهه با قربانی، ورود غیرقانونی و اجباری به ملک یا اتومبیل دیگران
علت اختلال سلوک در کودکان
در ریشهیابی بروز اختلال سلوک، هر دو گروه عوامل ارثی و محیطی میتوانند در این امر دخالت داشته باشند:
عوامل ژنتیکی و بیولوژیکی اختلال سلوک کودک
بنا بر نتایج پژوهشها، آسیب قشر پیشانی مغز با بروز اختلال سلوک ارتباط دارد. قشر پیشانی در تنظیم مهارتهای شناختی اساسی مانند حل مسئله، حافظه و ابراز هیجان نقش دارد. همچنین این بخش از مغز مسئول شکلدهی شخصیت هر فرد است.
اختلال در این بخش میتواند ارثی یا اکتسابی (ناشی از صدمه مغزی) باشد. همچنین کودک میتواند ویژگیهای شخصیتی که در اختلال سلوک دیده میشوند را به ارث برده باشد.
قشر پیشانی در اختلال سلوک کودکی عملکرد سالم و درستی ندارد و موجب بروز رفتارهای زیر میشود:
- فقدان کنترل بر رفتار و بروز رفتارهای تکانشی و ناگهانی
- کاهش توانایی برنامهریزی برای رفتارهای آینده
- کاهش توانایی یادگیری و عبرت گرفتن از تجربههای منفی قبلی
در سنین بالای ده سال، ویژگیهای مغزی کمتر در پیدایش اختلال سلوک کودکان نقش دارند و نقش فاکتورهای محیطی پررنگ میشود.
اختلال سلوک بر اثر عوامل محیطی
برخی از عوامل محیطی که با بروز اختلال سلوک در کودکان مرتبط هستند عبارتند از:
- سابقه سوءاستفاده جسمی یا جنسی در دوران کودکی
- زندگی در خانوادهای ناکارآمد و مختل شده
- داشتن والدین مبتلا به سوءمصرف الکل یا مواد مخدر
- زندگی با فقر و محرومیت
- بودن در باندهای خلافکار و الگوبرداری از دوستان نامناسب
فاکتورهای ریسک اختلال سلوک در کودک
برخی عوامل لزوماً دلیل ابتلای کودکان به اختلال سلوک نیستند، اما میتوانند احتمال درگیری کودک با این اختلال را افزایش دهند. این فاکتور های ریسک اختلال سلوک در کودکان عبارتند از:
عوامل فردی
- خلقوخوی دشوار
- هوش کلامی ضعیف
- اختلال سلوک در کودکان پسر از اختلال سلوک در کودکان دختر بیشتر است
عوامل محیطی خانوادگی
- زندگی در محیط خانوادگی ناکارآمد و ناآرام
- مورد سوءاستفاده جسمی یا جنسی قرار گرفتن
- انضباط خشن و تنبیه فیزیکی توسط والدین
- فرزندپروری بیثبات، غافلانه یا شدیداً سختگیرانه
- تغییرات مکرر مراقبتکنندگان اولیه (مثلاً تغییر پرستاران در پرورشگاهها)
- پرجمعیت بودن خانواده
- تبهکاری والدین
- آسیبهای روانی خانواده مانند تنش مداوم، درگیری اعضا با سوءمصرف مواد
- مورد غفلت قرار گرفتن توسط والدین یا سایر مراقبتکنندگان در دوران کودکی
- سختگیری افراطی والدین (ایجاد احساس استحقاق، بیتوجهی به دیگران، انتظارات غیرواقعبینانه از خود و سرخوردگی)
- داشتن سابقه تجربه رویدادهای تروماتیک و آسیبزای شدید
تأثیر عوامل محیطی اجتماعی بر اختلال سلوک در کودکان
- زندگی در محیطهای شهری
- زندگی با فقر و محرومیت
- زندگی در محلههای جرمخیز
- طرد توسط همسالان
- معاشرت با گروه همسالان بزهکار
عوامل ژنتیکی و فیزیولوژیکی
- داشتن سابقه ابتلا به اختلال سلوک در اعضای خانواده
- داشتن سابقه سایر بیماریهای روانی در اعضای خانواده؛ مانند بیشفعالی، افسردگی، دوقطبی و اسکیزوفرنی
- ابتلای همزمان به سایر اختلالات روانی
- کاهش شرطی شدن ترس خودمختار
- داشتن والدینی درگیر با سوءمصرف الکل یا مواد مخدر
- کژکاری آمیگدال و قشر پیشپیشانی در مغز (ایجاد ناتوانی در خودتنظیمی و فعالیت بیشتر مراکز ترس و خشم در مغز)
شیوع اختلال سلوک در کودکان
شیوع اختلال سلوک کودکان 12-5 ساله حدود 5-2% و در کودکان 18-13 ساله 9-5% برآورد میشود. به طور کلی این اختلال در پسرها بیشتر از دخترها دیده میشود.
تشخیص اختلال سلوک در کودکان
در صورتی که علائم اختلال سلوک را در کودک خود مشاهده کردهاید، نیاز است تا برای انجام ارزیابی دقیق و تخصصی به یک روانشناس متخصص مراجعه کنید. روانشناس معمولاً تشخیص گذاری خود را با مشاهده کودک و پرسیدن سؤالاتی درباره سابقه رفتارهای او انجام میدهد.
برای اینکه کودکی مبتلا به اختلال سلوک تشخیص داده شود، نیاز است تا سه شرط اساسی برآورده شوند:
- در الگوی رفتاری کودک حداقل 3 مورد از 15 نشانه اختلال سلوک در کودکان طی یک سال گذشته وجود داشته باشند.
- حداقل یکی از این نشانهها باید طی 6 ماه گذشته در اغلب اوقات و موقعیتها وجود داشته باشد.
- علائم اختلال سلوک در کودکان اختلال جدی در عملکرد طبیعی آنها در مدرسه، تعاملات اجتماعی و… ایجاد کنند.
ملاحظات فرهنگی در تشخیص اختلال سلوک در کودک
برخی کودکان در محیطهایی زندگی میکنند که الگوهای رفتار اخلالگرانه به صورت رفتار عرف و هنجار در نظر گرفته میشوند. (مثلاً در مناطق جرمخیز، مناطق جنگی)
ملاحظات جنسیتی در تشخیص اختلال سلوک در کودک
- علائم اختلال سلوک در پسران بیشتر به شکل دعوا، دزدی، تخریب اموال و بیانضباطی در مدرسه دیده میشود و (پرخاشگری بدنی رابطهای)
- علائم اختلال سلوک در دختران بیشتر به شکل دروغگویی، مدرسهگریزی، فرار از خانه، مصرف مواد و تنفروشی دیده میشود. (عمدتاً پرخاشگری رابطهای)
اختلالات همبود با اختلال سلوک در کودکان
احتمال وقوع همزمان برخی اختلالات روانی در کودکان دارای اختلال سلوک بیشتر است. برخی از این بیماریهای همبود عبارتند از:
- اختلال نافرمانی نقص توجه – بیشفعالی
- اختلالات مربوط به سوءمصرف مواد و الکل
تفاوت اختلال سلوک (CD) و اختلال نافرمانی مقابلهای (ODD)
دو اختلال سلوک و نافرمانی مقابلهای هر دو در گروه اختلالات مرتبط با کنترل تکانه قرار میگیرند. در اختلال سلوک در کودکان ویژگیهایی تا حدی مشابه اختلال نافرمانی مقابلهای دیده میشود. در برخی منابع، اختلال نافرمانی مقابلهای را شکل خفیفتر اختلال سلوک در نظر میگیرند که در صورت عدم انجام مداخلات درمانی، به اختلال سلوک تبدیل خواهد شد.
در هر دوی این اختلالات ویژگیهایی مانند تعارض و درگیری با منابع قدرت، رفتارهای پرخاشگرانه، ناتوانی در خودکنترلی، مشکل در مدرسه و روابط اجتماعی و خانوادگی دیده میشود. اما این دو اختلال تفاوتهای اساسی با یکدیگر دارند که در ادامه آورده شده است:
- ملاکهای تشخیصی: ملاکهای اصلی اختلال سلوک مربوط به رفتارهایی مانند پرخاشگری، فریبکاری، تخریبگری، دزدی و خشونت میشود. درحالیکه ملاکهای اختلال نافرمانی مقابلهای مرتبط با خلق تحریکپذیر، خشمگینی، سرپیچی، جدل، مقابله کردن، ناسازگاری و رفتارهای کینهتوزانه است.
- خشونت فیزیکی: خشونت فیزیکی از ویژگیهای بارز در اختلال سلوک در کودکان است. این خشونت در رفتارهایی مانند دعوا، خفتگیری، تجاوز و آتشافروزی دیده میشود.
- سن بروز: اختلال نافرمانی مقابلهای در سن کمتری نسبت به اختلال سلوک بروز مییابد.
- مدت زمان علائم: علائم اختلال نافرمانی مقابلهای باید حداقل 6 ماه دوام داشته باشند تا کودک مبتلا به این اختلال تشخیص داده شود؛ در حالی که این مدت زمان تشخیص گذاری در اختلال سلوک در کودکان 12 ماه است. همچنین یکی از علائم باید حداقل در 6 ماه گذشته وجود داشته باشد.
- شدت: شدت اختلال نافرمانی مقابلهای بر اساس تعداد موقعیتهایی بروز نشانهها اندازهگیری میشود. (یک موقعیت: خفیف/ دو موقعیت: متوسط/ بیش از سه موقعیت: شدید). در حالی که مقیاس اندازهگیری شدت اختلال سلوک کودکان بر اساس تعداد نشانهها و میزان آسیبی است که به دیگران وارد میشود. (چند نشانه معدود و آسیب غیرجدی: خفیف/ تعداد نشانهها بیش شش مورد و آسیب جدی: شدید/ بین این حالت: متوسط)
- انواع فرعی: اختلال سلوک به سه زیرشاخه شروع در کودکی، نوجوانی و شروع نامشخص تقسیم میشود؛ در حالی که اختلال نافرمانی مقابلهای انواع فرعی ندارد.
تفاوت اختلال سلوک در کودکان با اختلال نقص توجه-بیشفعالی
در اختلال بیشفعالی (ADHD) کودک در حفظ توجه و تمرکز خود، ثابت نشستن به مدت طولانی یا منتظر ماندن مشکل دارند. به راحتی حواسشان پرت میشوند. دائماً در حالت تحرک و جنبوجوش هستند، میان صحبت دیگران بپرند و…. این کودکان ممکن است تمایل داشته باشند تا مطابق دستور و خواسته والدین عمل کنند یا خود را با هنجارهای اجتماعی تطابق دهند؛ اما قادر به این کار نیستند. همچنین در این کودکان نیت و هدف آسیب زدن به دیگران و پرخاشگری عمدی وجود ندارد. در حالی که در اختلال سلوک رفتارهای پرخاشگرانه و آسیبزا به صورت عمدی و با نیت آزاررسانی انجام میشوند.
تفاوت اختلال سلوک با اختلال دوقطبی
در اختلال دوقطبی اگر کودک در فاز مانیک باشد ممکن است رفتارهای بیپروا و تکانشی از خود بروز دهند یا حتی به صورت غیرعمد به دیگران آسیبی وارد کنند. اما علت دوره این بیماری تفاوت بسیار زیادی با اختلال سلوک در کودکی دارد.
تفاوت اختلال سلوک در کودکان با اختلال سازگاری
در اختلال سازگاری کودک نسبت به یک یا مجموعهای از محرکهای استرسزای معین یا تغییرات اساسی در زندگی خود سرسختی و واکنش منفی عاطفی یا رفتاری نشان میدهد. همچنین پس از گذشت مدت زمانی علائم کودک رفع میشوند. اگرچه ممکن است رفتارهای ناسازگارانه در کودک دیده شوند، اما ملاکهای تشخیصی این اختلال تفاوتهای اساسی با اختلال سلوک دارد.
تفاوت اختلال سلوک در کودکان با اختلال انفجار خشم متناوب (IED)
اختلال انفجار خشم متناوب شامل دورههای گسسته از انفجار خشم و اقدام خشونتبار است؛ اما کودک ممکن است پس از طغیان خشم دچار پشیمانی و ندامت بشود؛ در حالی که در اختلال سلوک احساس گناه و پشیمانی وجود ندارد.
درمان اختلال سلوک در کودکان
احتمال اینکه کودکان مبتلا به اختلال سلوک در خانهها یا محیطهایی زندگی کنند که در آنها شرایط طبیعی، آرام و سالم وجود نداشته باشد بالا است. در این شرایط تغییر محیط زندگی کودک و دورکردن او از محیط زندگی نامناسب قدم اول در درمان کودک است.
در صورتی که کودک تحت سوءرفتارهای جسمی یا جنسی نباشد، معمولاً استفاده از رواندرمانی، رفتاردرمانی و خانوادهدرمانی توصیه میشود. این درمانها به کودک کمک میکنند تا:
- یاد بگیرند چگونه هیجانها و عواطف خود را به طور مناسب تنظیم و ابراز کنند.
- یاد بگیرند چگونه رفتارهای خود را مدیریت کنند و بر آنها کنترل داشته باشند.
- در صورتی که ابتلای همزمان کودک به اختلال روانی دیگری مانند افسردگی، اضطراب یا نقص توجه – بیشفعالی، تحت درمان قرار بگیرد.
انتخاب رواندرمانی مناسب کودک
تعیین درمان پیشنهادی تا حد زیادی به علائم کودک بستگی دارد. به عنوان نمونه برای کودکانی که پرخاشگری و خشونت رفتاری بیشتری دارند آموزش مدیریت و کنترل خشم توصیه میشود. همچنین خانواده آنها باید آموزش ببینند تا تنبیه فیزیکی یا شدید خود را حذف کنند یا کاهش دهند. برخی از برنامههای درمانی متداول برای این اختلال رفتاری در کودکان و نوجوانان به شرح زیر هستند:
برنامه کنترل وابستگی
این درمان برای اختلال سلوک در کودکان به کودک و والدینشان کمک میکند تا به آرامی و در طول زمان رفتارهای نامطلوب کودک را تغییر دهند. در این درمان پس از تعیین رفتارهای هدف مطلوب (میخواهیم بیشتر شوند) و نامطلوب (میخواهیم حذف شوند)، برای رفتارهای خوب پاداش (تقویتکننده) و برای رفتارهای نامناسب پیامد منفی (تنبیهکننده) تعیین میشود و درباره آنها با کودک توافق صورت میگیرد.
درمان شناختی – رفتاری
این درمان بر آموزش مهارتهای ضروری به کودکان تمرکز دارد. برخی از این مهارتها عبارتند از: حل مسئله و تصمیمگیری، ارتباط اجتماعی، تفکر خلاقانه، تفکر نقادانه، تنظیم هیجانی و خودآگاهی
آموزش مدیریت والدین
در این برنامه والدین آموزش میبینند تا چگونه مهارتهای زندگی را در کودک خود پرورش دهند و رفتارهای او را بهبود بخشند. در این برنامه به آموزش تقویت مثبت، قانونمندی مناسب و برخورد مؤثر با رفتارهای نامناسب پرداخته میشود.
درمان مبتنی بر ذهنیت سازی برای اختلال سلوک در کودکان (MBT-CD)
این برنامه درمانی معمولاً یک سال به طول میانجامد و مجموعهای از مداخلات برای خود کودک و خانوادهاش را در برمیگیرد. برخی از اهداف این درمان عبارتند از: تمرینات ذهنیت سازی، ساختن داستان شخصی کودک، ایجاد اعتماد و رابطه درمانی سالم با درمانگر، شکستن چرخههای معیوب و ناسالم درون خانواده (مثل استفاده از روشهای تنبیهی خشونتآمیز که خشونت را در کودک تقویت میکنند)
برنامه والدری مثبت (PPP)
این برنامه نوعی از خانوادهدرمانی به شمار میرود و بر مشکلات رفتاری، هیجانی و رشدی کودک تمرکز دارد. هدف این رویکرد بر آموزش والدین برای داشتن شیوههای فرزندپروری و تنظیم قوانین مثبت و مقتدرانه، افزایش عزت نفس و بهبود مهارتهای فرزندپروری آنها است.
دارو درمانی در اختلال سلوک در کودکان
اگرچه پژوهشها نشان دادهاند که استفاده از دارو به تنهایی نمیتواند در درمان اختلال سلوک مؤثر باشد؛ اما استفاده از برخی داروها همزمان با رواندرمانی و زیر نظر روانپزشک، به کنترل شرایط کودک خصوصاً در شرایط بحرانی کمک میکند. برخی از داروهای متداول و تأییدشده برای درمان اختلال سلوک در کودکان عبارتند از:
- ریسپردال (ریسپریدون): برای کاهش رفتارهای پرخاشگرانه
- لیتیوم: برای کاهش رفتارهای پرخاشگرانه
- استراترا (اتوموکستین): برای کاهش رفتارهای مقابلهجویانه
- گوانفاسین: برای کاهش رفتارهای مقابلهجویانه
زمان مورد نیاز برای درمان اختلال سلوک
از آنجایی که یادگیری و تثبیت رفتارهای جدید نیازمند زمان است، درمان اختلال سلوک در کودکان درمانی طولانیمدت محسوب میشود. هرچه مداخله درمانی زودتر و در سن کمتری صورت بگیرد، اختلال سلوک آهستهتر و با شدت کمتری در کودک بروز مییابد.
آینده کودکان مبتلا به اختلال سلوک
پیشآگهی ابتلا به اختلال سلوک کودکان و چشمانداز طولانیمدت آن، به شدت و دفعات بروز علائم رفتاری و هیجانی این اختلال بستگی دارد. به طور کلی این کودکان در بزرگسالی بیشتر احتمال دارد که مرتکب رفتارهای مجرمانه و تخلف شوند.
کودکانی که به طور مداوم و مکرر رفتارهای شدیداً پرخاشگرانه، فریبکارانه یا تخریبگرانه دارند، وضعیت و شرایط آنها در آینده نامناسبتر خواهد بود. همچنین اگر کودک همرمان به اختلال روانی دیگری نیز مبتلا باشد، پیشاگهی کودک بدتر خواهد بود.
تشخیص زودهنگام اختلال و تحت درمان جامع و مناسب قرار گرفتن زودهنگام، چشمانداز این اختلال در کودک را تا حد قابل توجهی بهبود میبخشد. درمان به موقع اختلال سلوک یا سایر اختلالات زیربنایی، امید و شانس کودک را برای داشتن آیندهای موفق و خوب افزایش میدهد.
والدین، مراقبتکنندگان و مربیان کودک نیز باید برای نحوه برخورد و مدیریت اختلال سلوک در کودک آموزش کافی ببینند. این کار علاوه بر تأثیر مثبت بر شرایط کودک، از اثرات منفی این اختلال بر محیط خانه و اعضای خانواده میکاهد.
عوارض ابتلا به اختلال سلوک در کودکان
در صورتی که کودکان مبتلا به اختلال سلوک تحت درمان قرار نگیرند، مشکلات رفتاری و عاطفی کودک ادامه مییابد و آینده او را تحتالشعاع قرار میدهد. به عنوان مثال:
- کودک ممکن است در آینده در حیطههای شغلی، روابط اجتماعی و عاطفی و… دچار مشکل شوند.
- خطر درگیری با سوءمصرف مواد و انجام جرایم مختلف در آینده کودکان مبتلا به اختلال سلوک بیشتر است.
- احتمال آنکه در بزرگسالی فرد دچار اختلالات شخصیتی مانند اختلال شخصیت ضداجتماعی شود، در کودکان با اختلال سلوک بالاتر است.
سؤالات متداول
عوامل مختلفی در بروز اختلال سلوک در کودکان دخالت دارند که برخی از آنها عبارتند از وراثت، زندگی در خانوادههای ناآرام و خشن یا محلههای جرمخیز، عضویت در گروه همسالان خلافکار، کودکانی که مورد سوءاستفاده جسمی یا جنسی قرار گرفتن، انضباط خشن و تنبیه فیزیکی توسط والدین
فراهم آوردن محیط زندگی آرام و رضایتبخش، یادگیری مهارتهای فرزندپروری، مراقبت از کودک در برابر خطر سوءاستفادههای جسمی و جنسی، نظارت صحیح بر ارتباطات کودک و مراجعه به روانشناس