زمان تقریبی مطالعه: 19 دقیقه
کودکان در کنار شیرین زبانی و شیرینکاریهای بسیار زیادی که دارند، گاهی اوقات با بدخلقیهای خود اطرافیان را آشفته میکنند و نوعی از اضطراب، شرم و حتی عصبانیت را در والدین ایجاد میکنند. گاهی این رفتار به پرخاشگری در کودکان منجر میشود.
پرخاشگری میتواند بهصورت آسیب بدنی به دیگران، رنجاندن لفظی یا بهصورت تجاوز به حقوق دیگران نمودار شود و موجب آسیب جسمی و عاطفی به دیگران میشود.
این رفتار نامتعارف در کودک، مسئلهای مهم و نگرانکننده برای والدین و معلمان است، چرا که مشکلات درونی بسیار زیادی در کودک را نشان میدهد و میتواند حالات متفاوتی داشته باشد که باید بهسرعت شناسایی و درمان بشود.
اما خبر خوب آن است که والدین و معلمان میتوانند کودک پرخاشگر را به کمک روشهای مورد تأیید در روانشناسی آرام کنند. در ادامه در مورد علائم و روشهای پیشگیری و درمان پرخاشگری در کودکان بیشتر صحبت میکنیم.
رفتار پرخاشگرانه چیست؟
روانشناسان به رفتارهایی که باهدف آسیب رساندن به دیگران برای آرامکردن خود و کسب رضایت نسبی انجام میشود، رفتار پرخاشگرانه میگویند. به کودکی که توانایی ارتباط و ابراز درست مشکلات و احساسات خود را نداشته باشد و با آسیبزدن به خود و دیگران بخواهد ابراز نظر کند، کودک پرخاشگر گفته میشود.
انواع پرخاشگری در کودکان
انواع پرخاشگری در کودکان به دودسته پرخاشگری ابزاری و پرخاشگری تهاجمانه تقسیم میشوند.
در پرخاشگری ابزاری، کودک یک هدف دارد که میخواهد به آن برسد؛ این نوع از پرخاشگری در میان کودکانِ بسیار کوچک رواج دارد.
در مقابل پرخاشگری ابزاری، پرخاشگری تهاجمی قرار دارد که با قصد آزار رساندن و آسیب به دیگران برای لذت بردن انجام میشود. متأسفانه این نوع از پرخاشگری در کودکان روزبهروز در حال افزایش است. نمونه اولیه پرخاشگری تهاجمی صدا کردن دیگران با القاب زشت و آزاردهنده است.
علت پرخاشگری کودک و عواقب آن، باید بهدرستی شناسایی شود و مورد بررسی قرار گیرد. چون همه کودکان همبازی خود را با قصد آسیب رساندن، زمین نمیزنند.
علائم پرخاشگری در کودکان
کودکانی که رفتارهای کنترل نشدهای مانند گریه شدید با صدای بلند، داد زدن، پرتاب کردن اشیا و زدن حرفهای زشت یا آسیب به دیگران را از خود بروز میدهند احتمالاً مبتلا به پرخاشگری هستند.
البته تا سن 4سالگی این خشونت و پرخاشگری به علت عدم توانایی کودک در ابراز احساساتش ممکن است عادی باشد اما با بالارفتن سن کودک درصورتیکه نتواند احساساتش را کنترل کند به پرخاشگری مبتلا میشود.
یکی دیگر از مهمترین نشانههای پرخاشگری در کودکان، بحث و جدال با والدین است، آنها بهسرعت آزردهخاطر شده و در برابر اجرای قوانین مقاومت میکنند. همچنین، کودکان پرخاشگر بیشتر اوقات عصبانی میشوند، مسئولیت اشتباهات خود را نمیپذیرند و سعی میکنند با دادوبیداد خود، دیگران را سرزنش کنند. این علائم در موقعیتهای مختلف متفاوت است.
از جمله علائم شایع در پرخاشگری کودک میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- کتک و حمله به دیگران
- فحش دادن
- داد زدن و پا کوبیدن به زمین
- فشاردادن دندانها
- گوشهگیری
- بههمریختن خانه
- خودزنی
علت پرخاشگری در کودکان چیست؟
پرخاشگری در کودکان به علل مختلفی مانند عزتنفس پایین، رفتار نادرست والدین و اطرافیان، بیماریهای روانی، شرایط بد زندگی و محیطی یا مشکلات جسمانی و… به وجود میآید.
این حالت رفتاری در کودکان در بسیاری از موارد ناخواسته و در اثر کمتوجهی اطرافیان است و کودک به کمک پرخاشگری میخواهد خودش را به دیگران اثبات کند؛ بهعبارتدیگر، نداشتن خودکنترلی در زندگی موجب پرخاشگری میشود.
یافتن دلیل و علت پرخاشگری، اولین مرحله درمان آن است، دلایل متفاوتی میتوانند باعث پرخاشگری شوند. عوامل مهم روانشناسی که میتوانند موجب پرخاشگری شوند به شرح زیر است:
مشکلات عصبی و تأثیر آن بر پرخاشگری در کودکان
بخش بسیاری از رفتار پرخاشگرانه کودک ریشه در مشکلات عصبی او دارد، این مشکلات در اثر نداشتن اطلاعات کافی درباره نحوه برخورد با دنیای اطراف و روشهای صحیح رفتار در موقعیتهای تنشزا به وجود میآیند. بیشتر کودکان در محیط مدرسه توسط هم کلاسی یا هم مدرسهای زورگو مورد آزار قرار میگیرند. این عدم پایداری و توهین روانی موجب تأثیر منفی روی سیستم عصبی کودک میشود و آسیب روحی بسیاری به جا میگذارد.
علاوه بر این، اعمال تربیت خشن و سختگیرانه از سوی والدین و معلمان هم میتواند تأثیر معکوس و جبرانناپذیر بر روان کودک بگذارد. کودکانی که دائم اضطراب و تنشهای رفع نشده را تجربه میکنند دچار مشکلات عصبی میشوند؛ مشکلات عصبی یک جنبه ثابت شده از روانشناسی پرخاشگری کودکان است.
همچنین افسردگی در کودکان بر عکس بزرگترها میتواند با علائمی مانند پرخاشگری بروز پیدا کند.
عدم تعاملات اجتماعی درست با دیگران
کودکانی که فاقد شناخت اجتماعی، برقراری ارتباط با افراد دیگر و آداب معاشرت اجتماعی هستند، ممکن است به پرخاشگری رویآورند؛ پرخاشگری کودکان استثنایی با ضعفهای ذهنی (مانند اوتیسم) در این دسته جای میگیرد.
پرخاشگری کودک به علت مشکلات شناختی
کودکانی که از نظر شناختی با مشکل روبهرو هستند، بروز احساسات برای آنها کار دشواری است. کودکان با بیماریهای شناختی در برقراری ارتباط ضعیف هستند و همواره احساس ناخوشایند طردشدن و رنجور شدن را دارند؛ بنابراین به پرخاشگری روی میآورند. آنها ناامیدی خود را با تند زبانی و تندخویی ابراز میکنند. پرخاشگری در کودکان همچنین میتواند یک جلوه از تکانشگری و بیشفعالی کودکان باشد.
بیشفعالی و پرخاشگری در کودک
بیشفعالی یکی از اختلالات رایج روانی در کودکان است. این اختلال معمولاً در کودکی شناسایی میشود و اغلب تا بزرگسالی ادامه پیدا میکند. کودکان بیشفعال، انرژی بیشتری نسبت به سایر کودکان دارند. در اغلب موارد، این انرژی تهدیدکننده نیست، و تنها ممکن است باعث شود سر پدر و مادر خود داد بزنند و یا در را محکم بکوبند؛ اما در بعضی موارد کنترل خود را از دست میدهند و رفتارهای خشونتآمیزی از خود بروز میدهند.
محیط استرسزا و اثر آن بر پرخاشگری در کودکان
محیط اطراف روی شخصیت کودک تأثیر فراوانی دارد. روانشناسان بیان میکنند که پیشرفت روانی کودک به کمک محیطهای تنشزای اطراف دچار اختلال میشود. کودکانی که در معرض خشونت خانگی و اجتماعی هستند، بی شک دچار پرخاشگری میشوند.
بعضی از کودکان همواره در طول زندگی خود شاهد دعواهای لفظی یا فیزیکی در محیط خانه هستند؛ احتمال بسیار زیادی وجود دارد که این کودکان پرخاشگر شوند.
ازآنجاییکه زمینه خشونت و پرخاشگری در این کودکان فراهم است، آنها مقابله با مشکلات زندگی را از راه درست سخت میدانند و بیشتر اوقات وارد بیراهههایی میشوند که نشئتگرفته از مشکلات خانوادگی در دوران کودکی است. پس اگر قرار است کودکان دچار پرخاشگری نشوند، رعایت این نکته الزامی است که یک الگوی رفتاری مناسب در کنار کودک وجود داشته باشد. این شخص میتواند کنترل احساسات و مدیریت خشم را با رفتارش به کودک آموزش دهد.
عدم توانایی کودک در بیان احساسات
کودکان باید یاد بگیرند که احساسات خود را، چه مثبت و چه منفی، با روش درست ابراز کنند. بروز احساسات بهدرستی، یک تکنیک مؤثر برای مدیریت خشم در روانشناسی است. به این مهارت هوش هیجانی گفته میشود. کودکانی که هوش هیجانی بیشتری دارند، بهتر تمرکز میکنند، در مدرسه فعالتر هستند و روابط مثبت و همدردی بیشتری با اطرافیان خود دارند. آنها در هنگام عصبانیت، احساسات خود را بهدرستی کنترل میکنند.
تمرینات تقویت اراده و مهارتهای حل مسئله، آموزشهای عالی و فوقالعادهای در زمینه مدیریت احساسات هستند. اما متأسفانه پرخاشگری در بسیاری از کودکان به دست والدین خشنی که قصد تربیت فرزند خود را دارند، در اثر نداشتن اطلاعات و مهارت کافی تشدید میشود. این آموزش باعث تربیت کودکان نمیشود، بلکه زمینه را برای پرخاشگری کودکان با والدین فراهم میکند.
بنابراین اولین قدم در برخورد با کودک پرخاشگر و راه درمان پرخاشگری کودکان این است؛ مربی کودک همان افکار، گفتار و رفتاری را داشته باشد که سعی دارد به کودک آموزش دهد.
تراوما در کودک
اتفاقات و رخدادهای کودکی تأثیر فراوانی بر روان کودک میگذارند و میتوانند از کودک یک نوجوان یا بزرگسال پرخاشگر بسازند. پژوهشها نشان میدهند که بسیاری از بزرگسالان پرخاشگر رفتار خشن خود را به یک اتفاق ناگوار در کودکی نسبت میدهند.
علاوه بر این، کودکانی که به بیماریهای احساسی دیگر مبتلا هستند، دچار پرخاشگری شدیدتری میشوند؛ هرچند تداخل فشارهای محیط با بیماریهای احساسی از موارد کمیاب است، ولی غیرممکن نیست.
علت پرخاشگری کودکان در خواب
پرخاشگری در خواب برای کودکان رواج بیشتری دارد و به طور یکسان بین دختران و پسران دیده میشود. حدود ۶.۵ درصد کودکان دچار پرخاشگری در خواب هستند که بیشتر در سنهای ۴ تا ۱۲ سالگی دیده میشود. از نشانههای پرخاشگری در کودکان در خواب میتوان به صحبتکردن یا راهرفتن کودک در خواب اشاره کرد. پرخاشگری کودکان در خواب اصولاً ژنتیکی است و از رابطههای ژنتیکی خانوادگی به وجود میآید.
پرخاشگری و خودزنی کودکان
پرخاشگری در کودکان همراه با خودزنی، میتواند بسیار پیچیده باشد. حتی گاهی اوقات خود کودک هم دلیل آسیب رساندن به خودش را نمیداند. بسیاری از کودکان که خودزنی انجام میدهند؛ آسیب به خود و درد جسمی را راهی برای مقابله با دردهای عاطفی یا رهایی از تنشهای فکری یافتهاند؛ بهعبارتدیگر درد فیزیکی حاصل از این کار حواس کودک را از دردهای عاطفی او منحرف میسازد.
دلایل پرخاشگری ابزاری در کودکان چیست؟
علت پرخاشگری ابزاری در کودکان این است که کودکان مهارتهای اجتماعی و زبانی ندارند. پس پرخاشگری ابزاری را امری ضروری برای نشاندادن مالکیت خود و گرفتن حق خود میدانند.
دلایل پرخاشگری تهاجمی در کودکان چیست؟
نظریههای مختلفی درباره دلایل این نوع پرخاشگری در کودکان و دانشآموزان وجود دارد که برخی از آنها عبارتاند از:
الگوبرداری
کودکان با مشاهده رفتارهای خشونت آمیز والدین، معلمان، همکلاسیها از آنها الگوبرداری میکنند و سعی میکنند آنها را تکرار کنند.
کمک به دوستان
کودکان سعی میکنند در هنگام دعوای دوستانشان، به کمک آنها بروند و از آنها دفاع کنند. به همین خاطر ممکن است این دفاع با پرخاشگری در کودکان همراه باشد.
عدم اعتماد به نفس کافی
کودکانی که اعتمادبهنفس کافی ندارد، احساس بیارزش بودن و تنها بودن میکنند بیشتر در معرض پرخاشگری قرار میگیرند.
دلایل پرخاشگری کودکان بعد از شیر گرفتن
نتایج تحقیقات روانشناسان در سال ۲۰۱۶ بر روی از شیر گرفتن کودک در دورههای متفاوت نشان میدهد، درصورتیکه شیردادن مادر به فرزند به مدت کمتر از سه ماه باشد تأثیری روی پرخاشگری در کودکان ندارد اما اگر به مدت سه تا چهار ماه طول کشیده باشد، تأثیر معکوسی روی رفتارهای پرخاشگرانه کودک و اختلالات جسمی و روانی او دارد. همچنین با بیشتر شدن زمان شیردادن به کودک، احتمال پرخاشگری بعد از شیر گرفتن را به دلیل وابستگی کودک، افزایش میدهد. بااینوجود، تأثیر این فرایند بر روی بقیه اختلالات موجود در کودکان هنوز روشن نیست.
طلاق و پرخاشگری در کودکان
بسیاری از روانشناسان معتقدند که عصبانیت نقابی برای پنهان کردن درد است مخصوصاً در کودکانی که والدین آنها از هم جدا شدهاند.
در طی جدایی پدر و مادر و دعواهایی که بهخاطر این موضوع پیش میآید، کودکان دچار آسیبهای روحی و روانی میشوند. این آسیبها میتواند منجر به رفتارهای خشونتآمیز و پرخاشگرانه شود.
برای پیشگیری از آسیب رسیدن به کودک در این دوره، پدر و مادر باید برخلاف اختلافی که با یکدیگر دارند؛ رفتار واحد و مشخصی در مقابل پرخاشگریهای کودک خود داشته باشند و در صورت احساس نیاز، او را نزد مشاور ببرند.
در مورد آثار جدایی و طلاق بر کودک میتوانید مقاله کودک طلاق را در سایت ما مطالعه بفرمایید.
رفتارهای غلط با کودکان پرخاشگر
گوشدادن به خواستههای بیجای کودکان باعث تشویق رفتار اشتباه در کودکان میشود. زمانی که کودک در فروشگاه خوراکی خاصی را میخواهد و شروع به گریه یا بدخلقی میکند، والدین با پاسخ مثبت به گریه او، رفتار نادرست کودک را تشویق میکنند.
از طرفی واکنش تند و خشن نسبت به رفتار نادرست و پرخاشگرانه کودکان نیز اشتباه است. عصبانی شدن والدین در مقابل کودکان منجر به لجبازی و تشدید پرخاشگری میشود.
والدین باید از گفتن جمله «خودت را کنترل کن!» بپرهيزند؛ زیرا کودکان به طور طبیعی هنوز مهارت خودکنترلی را کسب نکردهاند و نیاز دارند که این مهارت به آنها آموزش داده شود و بهجای مشت و لگدزدن و یا جیغوداد کردن باید از کلمات مناسب برای بروز احساساتشان استفاده کنند. والدین باید رفتار و اخلاق خود را کنترل کنند؛ در مقابل بدخلقیهای کودکان واکنش مشابه نشان ندهند و پرخاشگری نکنند.
هرگونه تحقیر کردن کودک در این مواقع آثار بدی بر روح او باقی خواهد گذاشت.
زدن و تنبیه بدنی کودک تنها مسکنی موقت است که نهتنها پرخاشگری را در کودک تشدید میکند بلکه باعث ازبینرفتن عزتنفس در او میشود.
تست پرخاشگری در کودکان
برای شناخت دقیق علت پرخاشگری در کودکان باید از کودک، تست پرخاشگری گرفته شود. چکلیست رفتاری کودک یا CBCL یک نمونه تست مشهور در زمینه تعیین میزان پرخاشگری کودکان است که والدین و معلمان میتوانند برای شناسایی رفتارهای مخرب کودکان از آن استفاده کنند.
البته این تست فقط مخصوص کودکان نیست و در مورد شدت پرخاشگری نوجوانان و بزرگسالان، هم در فرایند تحقیقات و هم در طول درمان کاربرد دارد.
اما نکته قابلتوجه در این تست، سن شخص پرخاشگر است. با تغییر رده سنی پرخاشگر سؤالات طرح شده در تست تغییر میکنند.
برای تشخیص پرخاشگری در کودکان در رده سنی شش تا هجده سال از تست CBCL/6_18 استفاده میشود که دارای ۱۱۳ سؤال است. پاسخ سؤالها بهصورت سهگزینهای (خیر «۰»، بعضی مواقع «۱» و اغلب مواقع «۲») هستند؛ این پاسخها تنها رویدادهای ۶ ماه گذشته کودکان را مدنظر قرار میدهند.
تست CBCL/6_18 در سال ۲۰۰۱ اصلاح شد و امروزه دارای هشت مقیاس تجربی است.
نتایج ۱۱۳ سؤال پرخاشگری کودکان میتواند یکی از کلمات:
افسرده یا مضطرب،
محزون یا دلسرد،
اختلالات جسمی،
مشکلات اجتماعی،
مشکلات فکری،
کمبود توجه و محبت،
تخطی از قوانین،
رفتار خشن و تهاجمآمیز باشد.
هرکدام از این پاسخها بیانکننده حالت کودک پرخاشگر است؛ پاسخ این تست، شدت پرخاشگری را در کودک مشخص میکند.
درمان پرخاشگری کودک با بازیدرمانی
بازی بهترین راه ارتباطی برای ارتباط با کودکان است. امروزه برای شناسایی یا درمان بسیاری از مشکلات کودکان از بازیدرمانی استفاده میکنند. کودک با بازی، انرژی و احساس خود را تخلیه میکند.
در طی بازی درمانگر به شخصیت و احساس و همچنین ناتوانیهای کودک پی میبرد و به کودک اجازه میدهد تمامی این احساسات و ناتوانیها خود را بروز دهد. این روش درمانی معمولاً برای کودکانی که بین 3 تا 12 سال سن دارند بسیار مؤثر است. در طی بازی مشاور به کودک کمک میکند تا ابراز احساسات را یاد بگیرد آنها را بشناسد.
درمانگران برای این کار از کودک میخواهند فعالیتهایی مثل نقاشی کردن، رقصیدن و بازیهای رومیزی را بهتنهایی یا با سایر اعضای خانواده یا والدین و سرپرستان خود انجام بدهد و بعد با تحلیل رفتار او در مورد مشکل رفتاری کودک به نتیجه میرسند.
انواع بازیدرمانی برای درمان پرخاشگری در کودکان
برای درمان پرخاشگری درمانگر میتواند به دو شکل بازیدرمانی را انجام دهد:
بازیدرمانی دستوری
در این روش درمانگر به شکل غیرمستقیم کودک را از طریق بازیهای هدفمند مورد ارزیابی قرار میدهد و کاری میکند تا او احساسات خود را بیان کند. برای این کار رواندرمانگر معمولاً دستورالعملهای خاصی را پیش میگیرد و در حین انجام آن بر کودک نظارت میکند. به طور مثال میتواند از کودک بخواهد که هر چیزی که باعث عصبانیتش میشود را در سه سطح خفیف، متوسط، شدید نقاشی کند.
بازی درمانی غیر دستوری برای تشخیص پرخاشگری در کودکان
در بازیدرمانی غیر دستوری محیط کنترل شده نیست و درمانگر به کودک اجازه میدهد تا هرگونه فعالیتی که از آن لذت میبرد انجام دهد و احساسات خود را با کمترین مداخله بیان کند.
چگونه با کودک پرخاشگر برخورد کنیم؟
روانشناسان و محققان حوزه پرخاشگری در کودکان اظهار داشتهاند که والدین باید به رفتارهای خوب کودک پاداش بدهند، تشویق، شور و اشتیاق انجام دوباره کارها است. وقتی که کودک لباسهای خود را مرتب نگه میدارد میتوان با دادن خوراکی موردعلاقهاش، او را به مرتب نگهداشتن وسایلش تشویق کرد.
والدین باید بخشی از زمان خود را به نشستن کنار کودک و شنیدن به احساسات او اختصاص دهند، هنگامیکه کودک احساسات خود را بیان میکند پیشداوری و قضاوت را کنار بگذارند و تنها به حرفهایش گوش دهند.
آنها باید الگوهای رفتاری فرزندانشان را شناسایی کنند و از کارهایی که باعث بروز پرخاشگری میشود اجتناب کنند؛ برای مثال اگر کودک از جابهجایی وسایل خود عصبانی میشود، بدون اجازه به وسایل کودک دست نزنند
بهترین راهکار برای جلوگیری از رفتارهای خشن در کودکان ایجاد محیطهای پایدار است. هر کودک به یک خانواده امن و دارای عشق و نظم نیاز دارد. علاوه بر این کودکان نیازمند مراقبت تماموقت والدین، در کنار احساس داشتن حمایت و پشتوانه در مواقع استرسزا و تنشزا هستند.
راههای پیشگیری از پرخاشگری در کودکان
پدر و مادر باید به کودکهایشان بیاموزند که پرخاشگری در خانه و یا هر جای دیگر قابلتحمل نیست. همچنین والدین باید با معلمان کودک نیز مشورت کنند زیرا آنها میتوانند بازخورد خوبی از رفتار کودک در مدرسه بدهند. بااینوجود، گاهی اوقات والدین نمیتوانند بهتنهایی به رفتار کودک خود رسیدگی کنند؛ چرا که بخشی از شخصیت کودکان در خارج از محیط خانه شکل میگیرد. در چنین شرایطی بهترین کار این است که از یک مشاور آگاه کمک بخواهند و سپس به کودک خود ابراز احساسات به کمک کلمههای مناسب را بیاموزند.
تقویت هوش هیجانی در کودک و کار با او برایآنکه بتواند احساساتش را بشناسد بسیار در کنترل خشم توسط کودک مؤثر است.
سؤالات متداول
عوامل زیادی میتواند زمینهساز پرخاشگری در کودکان باشد، اما این عوامل بهخودیخود باعث پرخاشگری در کودکان نمیشود؛ بلکه وقتی کودکان در رسیدن به خواستههای خود با شکست مواجه میشوند و در حل مسائل پیرامون خود احساس ضعف میکنند، به خشونت و پرخاشگری روی میآورند و ضعف خود را پشت پرخاشگری پنهان میکنند.
مهارتهای حل مسئله، مدیریت درست کارها و زمان، مدیریت درست احساسات و بروز احساسات با کلمات و رفتارهای مناسب، انسان را برای رسیدن به موفقیت کمک میکند و به او احساس قدرت و توانمندی در زندگی میدهند. کودکان که از این مهارتها اطلاعی ندارند، برای دستیافتن به احساس قدرت و موفقیت به رفتارهای پرخاشگرانه روی میآورند.
تحقیقات روانشناسی پرخاشگری در کودکان به ارتباط میان پرخاشگری و کمبود ویتامین D دستیافتهاند. طبق این تحقیقات، روانشناسان از وجود ارتباطی میان پرخاشگری و میزان ویتامین D موجود در بدن مطلع شدهاند، این تحقیقات نشان میدهد احتمال گرایش به پرخاشگری در کودکانی که کمبود ویتامین D دارند، بیش از بقیه است. همچنین مقدار کم پروتئین که حملکننده ویتامین D در خون است نیز زمینه را برای پرخاشگری فراهم میکند.
با رعایت تمام موارد گفته شده، باز هم ممکن است بعضی اوقات برخلاف تلاشهای بسیار والدین، رفتارهای خشونتآمیز و پرخاشگرانه در کودک باقی بماند. در چنین حالتی بهترین کار مراجعه به یک روانشناس کودک است.
پدر و مادر باید قوانین خانه خود را به کودکهایشان آموزش دهند. آنها نباید هرگز کودک را تهدید کنند. در آخر لازم است والدین قوی باشند؛ مشکل پرخاشگری کودک برای بیشتر پدر مادرها پیش میآید که کودک در اکثر مواقع رفتار طبیعی سنش را بروز میدهد.
والدین باید با تقویت هوش هیجانی به کودک راه درستی برای ابراز احساساتش بدهند.