زمان تقریبی مطالعه: 13 دقیقه
اهمیت آشنایی با سبک دلبستگی در کودکان
شناخت سبک دلبستگی در کودکان از آن جهت اهمیت بالایی دارد که به نوعی یک پیوند هیجانی متقابل و پایدار میان طفل و مراقب او است و هر یک از آنها در کیفیت این رابطه نقش دارند. دلبستگی پیوند عاطفی عمیقی است که با افراد خاصی در زندگی خود داریم که باعث میشود وقتی با آنها تعامل میکنیم لذت ببریم و در مواقع اضطراری از نزدیکی آنها احساس آرامش کنیم.
دلبستگی برای کودکان دارای ارزش انطباقی است و برآورده شدن نیازهای روانی اجتماعی و نیز جسمانی آنها را تضمین میکند. اطفال و والدین از نوعی پیش آمادگی زیستی جهت ایجاد دلبستگی برخوردارند و دلبستگی بقای کودک را تسهیل میکند.
فروید اولین کسی بود که اظهار داشت پیوند عاطفی کودک به مادر مبنای تمام روابط بعدی وی است.
در حدود شش ماهگی، فرزندان ما دلبسته افراد آشنایی میشوند که به نیازهای آنها پاسخ دادهاند. میتوانید با مشاهده کودکان در این سن ببینید بچهها چگونه وقتی مادر وارد اتاق میشود، لبخند دوستانهای میزنند، وقتی مادر بچه را بغل میکند بچه صورت وی را نوازش میکند، موی او را کاوش میکند و به او میچسبد و هنگامی که بچه احساس اضطراب و ترس میکند محکم به مادر خود میچسبد.
در ادامه بیشتر در مورد انواع سبک دلبستگی در کودکان و مراحل شکل گیری آن صحبت میکنیم.
سبک دلبستگی چه تأثیری در رفتار افراد در بزرگسالی دارد؟
احساسهای درونی محبت و امنیت که از رابطه دلبستگی سالم حاصل میشوند بر تمام جنبههای رشد روانشناختی تأثیر میگذارند. کودکانی که سبک دلبستگی ایمن دارند از نظر عزت نفس، مهارتهای اجتماعی و همدلی از همسالان خود که دلبستگی ناایمن دارند بهتر رفتار میکند. پژوهشهای نشان میدهد کودکانی که دلبستگی ناایمن دارند مشکلات رفتاری بیشتری در بزرگسالی دارند.
هنگامی که کودکان با دلبستگی ایمن بزرگ میشوند به عنوان افراد بزرگسال از شبکههای اجتماعی حمایت کنندهتری بهرهمند میشوند. روابط رمانتیک با ثبات تر و رضایت بخشتری را تشکیل میدهند و به سطوح بالاتر از تحصیلات و موفقیت در کار دست پیدا میکنند. دلبستگی ایمن در بچگی موجب شایستگی شناختی هیجانی و اجتماعی بهتر در سالهای بزرگسالی میشود.
مراحل و شکلگیری سبک دلبستگی کودکان
ایجاد دلبستگی در کودک مراحلی دارد که به شرح زیر است:
مرحله پیش دلبستگی (تولد تا شش هفتگی)
این مرحله از دلبستگی شامل علائم غریزی مانند چنگ زدن، لبخند زدن، گریه کردن و خیره شدن به چشمان بزرگسالان است. گرچه بچهها در این سن بو، صدا و چهره مادر خود را تشخیص میدهند، ولی هنوز به او دلبسته نیستند و اهمیتی نمیدهند که به بزرگسال غریبهای سپرده شوند.
مرحله دلبستگی در حال تشکیل (شش هفتگی تا هشت ماهگی)
نوباوگان در طول این مرحله به مراقبتکننده آشنا به صورت متفاوت با یک غریبه پاسخ میدهند. برای مثال سارا در چهارماهگی وقتی با مادرش تعامل میکرد آزادانهتر لبخند میزد، میخندید و غان و غون میکرد و وقتی مادر او را بلند میکرد سریعتر آرام میشد. وقتی کودکان یاد میگیرند که با رفتارشان، بر کسانی که پیرامون آنها هستند تأثیر میگذارند، احساس اعتماد در آنها شکل میگیرد. اعتماد یعنی این انتظار که وقتی به مراقبت کننده علامت داده شود، پاسخ خواهد داد.
مرحله دلبستگی واضح (هشت ماهگی تا دو سالگی)
اکنون دلبستگی به مراقبت کننده آشنا – که معمولاً مادر است – آشکار میشود. بچهها اضطراب جدایی را نشان میدهند. یعنی وقتی بزرگسالی که به او متکی هستند آنها را ترک میکند، ناراحت میشوند. باید در نظر داشت اضطراب جدایی همیشه روی نمیدهد. این نوع اضطراب مانند اضطراب به نسبت به فرد غریبه، به خلق و خوی کودک نیز بستگی دارد.
تشکیل رابطه متقابل (دو سالگی و بعد از آن)
در پایان سال دوم رشد سریع تصور ذهنی و زبان به کودکان اجازه میدهد تا برخی عواملی که بر رفت و آمد والدین تأثیر میگذارند را بشناسند و برگشت والد پیش خود را پیشبینی کنند. در نتیجه اعتراض به جدایی و اضطراب جدایی کاهش پیدا میکند. اکنون کودکان مذاکره با مراقبت کننده را آغاز میکنند و برای تغییر دادن هدفهای او از کاهش و ترغیب استفاده میکنند.
انواع سبک دلبستگی در کودکان
بعد از شکلگیری دلبستگی در فرزندمان این سؤال پیش میآید که چگونه متوجه سبک دلبستگی کودک خود شویم؟
مفهوم موقعیت نا آشنا، امروزه به یک روش آزمایشگاهی استاندارد برای ارزیابی الگوهای دلبستگی میان یک طفل و یک فرد بزرگسال بدل شده است. معمولاً فرد بزرگسال مادر است و طفل ۱۰ تا ۲۴ ماه سن دارد. موقعیت نا آشنا از ۸ مرحله متوالی تشکیل میشود که کمتر از نیم ساعت طول میکشد در طول این مدت مادر دو بار کودک را در اتاقی ناآشنا تنها میگذارد.
بار اول کودک با یک فرد غریبه تنها میماند و بار دوم مادر بچه را تنها ترک میکند و قبل از آن که برگردد فرد غریبه وارد اتاق میشود. سپس مادر مجدداً کودک را به بازی و وارسی اتاق تشویق میکند و اگر ناراحت باشد او را آرام میسازد. آنچه که در جریان این مراحل از اهمیت خاصی برخوردار است پاسخ و واکنش کودک در هر بار بازگشت مادر است.
با توجه به این آزمایش 2 سبک دلبستگی برای کودکان تعریف شده است که به شرح زیر است.
دلبستگی ایمن کودکان
این نوباوگان از والد خود به عنوان تکیه گاه امن استفاده میکنند. وقتی از آنها جدا میشوند ممکن است گریه کنند یا نکنند، اما اگر گریه کند علت آن این است که والد غایب است و او را به فرد غریبه ترجیح میدهند. وقتی والد برمیگردد به طور فعال به دنبال تماس با او هستند و گریه آنها فوراً کاهش پیدا میکند.
دلبستگی نا ایمن در کودکان
دسته دیگر دلبستگی، دلبستگی ناایمن است. دلبستگی ناایمن هنگامی اتفاق میافتد که مراقبت از کودک با غفلت همراه شده باشد. اختلالات شناختی، بی توجهی، بیش فعالی، افسردگی و اجتناب از ارتباط اجتماعی و یا رفتار پرخاشگرانه از اثرات دلبستگی نا ایمن است. این نشانهها معمولاً ادامه دارد و با دامنه وسیعی از مشکلات بهداشت روانی در کودکی و نوجوانی آنها ارتباط دارد.
دلبستگی در کودکان در حالت نا ایمن به چند دسته تقسیم میشود که هر کدام ویژگی منحصر به فرد خودش را دارد. در ادامه به تفکیک به توضیح هریک میپردازیم.
سبک دلبستگی نا ایمن اجتنابی
به نظر میرسد که این نوباوگان نسبت به والد وقتی حضور دارد بی اعتنا هستند. وقتی والدین آنها را ترک میکند معمولاً ناراحت نمیشوند و به فرد غریبه خیلی شبیه به والد خودشان واکنش نشان میدهند. آنها هنگام برگشتن مجدد والد از او استقبال نمیکنند یا این کار را به کندی انجام میدهند و وقتی والدین آنها را بلند میکنند اغلب به او نمیچسبند.
سبک دلبستگی ناایمن مقاوم
این نوباوگان قبل از جدایی به دنبال نزدیکی به والد خود هستند و اغلب به کاوش نمیپردازند. وقتی آنها را ترک میکند معمولاً ناراحت میشوند و پس از برگشتن وی با عصبانیت و پرخاشگری به او میچسبند. رفتار خصمانهای دارند. گاهی والد خود را کتک میزنند و او را هل میدهند. شماری از آنها وقتی بغل میشوند به گریه ادامه میدهند و در آغوش والدین به آرامش دست پیدا نمیکنند.
سبک دلبستگی نا ایمن آشفته و سردرگم
این حالت بیشترین ناایمنی را نشان میدهد. این بچهها هنگام پیوستن مجدد والد، رفتارهای سردرگم و متضاد نشان میدهند. امکان دارد در حالی که والدین آنها را بغل کرده روی برگرداند یا با هیجان سطحی و افسرده به او نزدیک شوند. اغلب آنها هیجان خود را به صورت بهت زدگی انتقال میدهند. تعدادی از آنها بعد از اینکه آرام شدهاند دوباره گریه میکند یا حالتهای بدن عجیب و غریب و خشکی نشان میدهند.
چه عواملی بر تشکیل سبک دلبستگی در کودکان اثر میگذارد
پژوهشگران چهار عامل تأثیرگذار بر سبک دلبستگی کودکان را بررسی کردهاند که عبارتاند از:
موجود بودن مراقبتکننده با ثبات
در صورتی که بچهها فرصت برقراری پیوند نزدیک با مراقبت کننده را نداشته باشد چه اتفاقی میافتد؟ کودکانی که سال اول و قدری بیشتر را در پرورشگاههای محروم گذراندهاند، میزان بالاتر دلبستگی ناایمن را نشان میدهند. آنها مشکلات هیجانی و اجتماعی زیادی نشان دادند. در حالی که بسیاری از این کودکان به صورت کورکورانه با افراد غریبه صمیمی شوند، بعضیها غمگین، مضطرب و گوشهگیر میشوند.
کیفیت مراقبت از کودک
تحقیقات زیادی گزارش میدهند که مراقبت دلسوزانه، پاسخدهی بی درنگ و با ثبات و مناسب به نوباوگان و نگهداری محبت آمیز از آنها با سبک دلبستگی ایمن ارتباط دارد.
شکلگیری دلبستگی ایمن به پرستاری و مراقبت دلسوزانه و نه به تعامل لحظهبهلحظه با او بستگی دارد.
کودکانی که سبک دلبستگی اجتنابی دارند در مقایسه با کودکانی که دلبستگی ایمن دارند تحت مراقبت بسیار تحریککننده و مزاحم قرار میگیرند. برای مثال درحالیکه در حال به خوابرفتن هستند، مادرشان با تمام نیرو با آنها صحبت میکند. این کودکان با اجتناب از مادر سعی میکنند از تعامل طاقتفرسا بگریزند. کودکان دلبسته مقاوم معمولاً مراقبت بیثبات را تجربه میکنند. مادران این بچهها به علائم و خواستههای آنها اعتنایی نمیکنند. اما وقتی بچه کاوش را شروع میکند این مادران دخالت کرده و توجه بچه را به خودشان منحرف میکنند. در نتیجه این بچهها شدیداً وابسته و در عین حال از فقدان ارتباط مادر عصبانی هستند.
مراقبت بسیار نامناسب از اختلال در وابستگی خبر میدهد. بد رفتاری با کودک و غفلت کردن از او با دلبستگی ناایمن ارتباط دارد. دلبستگی آشفته در بچههایی که مورد بدرفتاری قرار گرفتهاند بسیار بالا است.
مادرانی که به طور مداوم افسرده هستند، مادرانی که رضایت زناشویی بسیار کم دارند و مادرانی که متحمل رویدادی آسیبزا، نظیر فقدان فرد عزیزی شدهاند نیز موجب شکلگیری دلبستگی نا ایمن میشوند.
ویژگیهای کودک و تأثیر آن بر سبک دلبستگی کودکان
چون شکلگیری سبک دلبستگی کودک حاصل رابطهای است که بین دو نفر برقرار میشود ویژگیهای خود کودک باید بر سهولت برقراری این رابطه تأثیر بگذارد. عواملی مانند زایمان زودرس، عوارض زایمان و بیماری نوزاد، پرستاری و مراقبت از کودک را دشوارتر میکند.
در خانوادههایی که تحتفشار هستند این مشکلات با ناایمنی دلبستگی ارتباط دارد. اما در صورتی که والدین برای مراقبت از بچهای که نیازهای خاصی دارد وقت و تحمل کافی داشته باشند و تفاوت فرزندان خود را به صورت مثبت در نظر بگیرند، دلبستگی ایمن شکل خواهد گرفت.
بچههایی که خلق و خوی آنها از لحاظ هیجانی واکنشپذیر و دشوار است به احتمال بیشتری بعداً دلبستگی ناایمن را پرورش میدهند. با این حال بار دیگر باید متذکر شویم که شیوه مراقبت در این امر دخالت دارد. در تحقیقی که از تولد تا دو سالگی ادامه داشت نوباوگان دشوار، مادران بسیار مضطرب داشتند. ترکیبی که در سال دوم به رابطه ناهماهنگ منجر میشد که با بی اعتنایی مادر و دلبستگی ناایمن بچه مشخص میشد.
اما با این حال باید در نظر گرفت که ویژگیهای کودک رابطه نیرومندی با کیفیت دلبستگی ندارد؛ زیرا تأثیر آنها به کیفیت خوب تطابق بستگی دارد. چنانچه مراقبت کننده دلسوزانه رفتار کند بسیاری از ویژگیهای کودک میتواند به دلبستگی ایمن منجر شود.
مداخلههایی که به والدین یاد میدهند که با کودکانی که مراقبت از آنها دشوار است تعامل کنند، در بهبود بخشیدن به مراقبت دلسوزانه و دلبستگی ایمن بسیار موفقیت آمیز است.
شرایط خانوادگی و تأثیر آن بر دلبستگی کودکان
بیکاری، زندگی زناشوئی نابسامان و مشکلات مالی میتوانند با ایجاد اختلال در حساسیت والدین دلبستگی را تضعیف کنند. این عوامل استرسزا همچنین با تغییر دادن وجهه هیجانی خانواده – مثلاً مواجه کردن بچهها و تعاملهای توأم با عصبانیت بزرگسالان – یا با مختل کردن روالهای روزانه آشنا به طور مستقیم بر احساس امنیت بچهها تأثیر میگذارد.
نقش پدرها در شکلگیری سبک دلبستگی کودکان چیست؟
اغلب بچهها وقتی مضطرب و ناخشنود هستند ترجیح میدهند توسط مادرشان تسلی یابند، اما این موضوع معمولاً در سال دوم کاهش مییابد و هنگامی که بچهها ناراحت نیستند، اغلب به طور برابر به پدر و مادر نزدیک میشوند، با آنها حرف زده و به آنها لبخند میزنند. مراقبت محبتآمیز و تعامل هماهنگ پدرها با کودکان نیز مانند مادرها دلبستگی ایمن را قوت میبخشد.
بازی موقعیت مهمی است که پدرها در آن میتوانند دلبستگیهای ایمن را ایجاد کنند. در فرهنگهایی مانند ایران که ساعت کار طولانی اغلب به پدرها اجازه نمیدهد تا در مراقبت از کودک مشارکت کنند، بازی بسیار تأثیرگذار است .
وقتی پدرها مراقبتکننده اصلی هستند شیوه بازی تحریککننده خود را حفظ میکنند. اینگونه پدرهای بسیار مشارکتکننده معمولاً عقاید کمتر کلیشهای دارند، شخصیت مهربان و همدل دارند. آنها اغلب پدری داشتهاند که بیشتر در بزرگ کردن آنها مشارکت داشته است و پدری کردن را تجربهای بسیار غنی میدانند.
شکل گیری سبک دلبستگی در کودکانی که مادران شاغل دارند به چه صورت است؟
همانطور که اشاره کردیم آنچه در شکل گیری دلبستگی ایمن اهمیت دارد، کیفیت مراقبت است و نه کمیت آن. مادران شاغل میبایست بر چگونگی کیفیت ارتباط خود با کودک تمرکز بیشتری داشته باشند. توجه و رسیدگی آنها اصیل و با کیفیت باشد و این پیام را به کودک بدهد که همان تعداد دفعات ارتباط بین آنها، واقعی، عمیق و مملو از عشق است.
سوالات متداول
اختلالات شناختی، بی توجهی، بیش فعالی، افسردگی و اجتناب از ارتباط اجتماعی و یا رفتار پرخاشگرانه از اثرات دلبستگی نا ایمن است