زمان تقریبی مطالعه: 15 دقیقه
«غم بزرگ را به کار بزرگ تبدیل کن» حتماً شما نیز تا به حال این جمله را شنیدهاید و در ذهن خود اندیشیدهاید که چه کسی این جمله را گفته یا خود او چه کار بزرگی در زندگیاش انجام داده است؟ شاید باور نکنید اما گوینده این جمله، خانم توران میرهادی خمارلو، را باید یکی از مهمترین و البته تأثیرگذارترین شخصیتهای حوزه کودک در ایران بدانیم.
شخصی که یکی از معتبرترین کتابهای مرجع یعنی فرهنگنامه کودک و نوجوان را به ایران رساند و با تأسیس مدرسه فرهاد اساس اصول تربیتی صحیح را به همگان نشان داد. پس بیاید تا با هم کمی بیشتر در مورد زندگینامه توران میرهادی، دختر ایران مطالعه کنیم و با کتابهای او نیز آشنا شویم.
کودکی توران میرهادی
توران میرهادی که امروزه به عنوان مادر ادبیات کودک ایران شناخته میشود، در ۲۶ خرداد ۱۳۰۶ و در شمیرانات تهران به دنیا آمد. پدر توران خانم، یعنی فضلالله میرهادی، جزو اولین گروه دانشجویان ایرانی بود که در سال ۱۲۹۵ برای تحصیلات به آلمان اعزام شد. در سالهای پایانی جنگ جهانی اول، آقای میرهادی خانمی به نام گرتا دیتریش، یک هنرمند مجسمهساز، را ملاقات کرد که این دو در نهایت یک خانواده را تشکیل دادند. خانواده میرهادی پس از پایان تحصیلات راهی ایران شدند و چهار فرزند خود را نیز در ایران به دنیا آورند.
مادر توران خود علاوه بر این که در هنرستان کمالالملک درس هنر و مجسمهسازی میداد، به فرهنگ و زبان ایرانی نیز علاقه بسیاری داشت. گرتا از همان کودکی برای فرزندانش قصهها و شعرهای آلمانی میخواند و همانطور که به آنها زبان آلمانی را میآموخت، ادبیات و زبان فارسی را نیز برای فرزندان خود بازگو میکرد. همین امر باعث شد تا توران از کودکی عشق خاصی به هنر و ادبیات داشته باشد و در رؤیاهای خود همواره به دنبال راهی برای ارتباط با ادبیات بگردد.
بررسی هوش گاردنر در زندگی توران میرهادی
بررسی هوش گاردنر در زندگی افراد برجسته یکی از عواملی است که به ما کمک میکند بدانیم هر هوش میتواند به چه دستاوردهایی ختم شود. آنطور که در داستان زندگی توران میرهادی خواندیم، مادر ایشان از کودکی او را با هنرهای تجسمی مانند مجسمهسازی آشنا کرده بود. همانطور که میدانید فارغ از استعداد ذاتی هر فرد هوش نیاز به تمرین و محیطی برای شکوفایی دارد و این امر در کودکی توران خانم به خوبی دیده میشود.
برای نمونه، پیدا است که هوش تصویری فضایی نقش مهمی در زندگی خانم میرهادی داشته و علاوه بر ایجاد ایدههای ناب، او را در مسیر رسیدن به خواستههایش یاری کرده است. علاوه بر هوش تصویری فضایی، هوش کلامی زبانی و البته هوش درون فردی و برون فردی نیز دو عامل دیگر مؤثر بر رشد شخصیتی میرهادی به شمار میرود.
او به کمک هوش درون فردی، پتانسیلهای درونی خود را شناسایی کرده و در هنگام سختیها به جای تمرکز بر مشکلات بر نقاط قوت خود تکیه داده است. همچنین هوش برون فردی به او در برقراری روابط مؤثر با کودکان و والدین آنها نقش بسزایی داشته و همه عوامل در کنار هم باعث شده تا توران به چنین شخصیت مهمی تبدیل شود.
شما والدین می توانید با استفاده از تست گاردنر کودکان میزان هریک از هوش های هشتگانه گاردنر را در کودک خود بسنجید و از همان دوران برای تقویت هوش و استعداد آنها برنامه ریزی و برای پیشرفتشان سرمایه گذاری کنید.
افراد تأثیرگذار بر زندگی توران میرهادی
گرتا، مادر توران میرهادی، نقش بسیار پر رنگی در تربیت، نگرش و علایق او دارد. به طوری که میتوان او را تأثیرگذارترین فرد در زندگی او دانست. یکی از عقاید مادر توران این بود که هر زبانی دروازهای برای یادگیری فرهنگ کشورهای دیگر است. او به همین منظور سعی کرد تا فرزندانش را با دو فرهنگ آلمانی و ایرانی بزرگ کند.
در کنار زبان فارسی او سعی کرد تا به فرزندانش آلمانی آموزش بدهد. او برایشان هر شب قصههایی از فرهنگ آلمان میخواند. اما این نهایت تلاش او نبود او برای آنها معلم خصوصی گرفت تا بچههایش زبان فرانسه را در خانه و زبان انگلیسی را در مدرسه یاد بگیرند.
مادر توران آلمانی بود اما برای آشنایی فرزندان خود با ادبیات فارسی با شاعران و نویسندگان مختلف نشست برگزار میکرد. این کارهای مادر باعث شد تا توران و خواهرها و برادرانش به کتابخوانی علاقهمند شوند.
توران از ۱۲ سالگی آثار نویسندگانی مانند ویکتور هوگو (Victor Hugo) و چارلز دیکنز (Charles Dickens) را مطالعه میکرد و در ۱۷ سالگی توانسته بود آثار معروفی مانند «بر باد رفته»، «شاهنامه فردوسی» و … را بخواند اما به گفته خودش، دو کتاب آلمانی فیدل استارماتس (Friedel Starmatz) و مایا دختر گریزان (Die biene maja Und ihre abenteuer) بودند که او را به ادبیات کودکان علاقهمند کردند.
گِرِتا در تمام طول زندگیاش سختیهای زیادی کشیده بود اما تلاش میکرد علاوه بر اصول تربیتی صحیح، به فرزندان خود درسهای دیگری از زندگی را نیز بیاموزد.
او به فرزندانش یاد داد تا هرگز تسلیم سختی شرایط نشوند و غمهای بزرگ را به کارهای بزرگ تبدیل کنند. این حرف مادر درس بزرگی برای توران داشت و در سالهای بعد به او در انجام سختترین کارها کمک کرد.
او همیشه از این صحبت ارزشمند مادرش یاد میکند:
تحصیلات خانم میرهادی
آنطور که در داستان زندگی توران میرهادی آمده، او در سال ۱۳۱۱ آموزش بیرون از خانه را شروع کرد. توران علاوه بر آلمانی فرانسه و انگلیسی را نیز فرا گرفته و در سال ۱۳۲۴ وارد رشته طبیعی (زیستشناسی) در دانشگاه علوم تهران شد. در همان حوالی، با بزرگان ادبیات آن زمانی یعنی افرادی مانند جبار باغچهبان و محمد باقر هوشیار، آشنایی پیدا کرد و این آشنایی مسیر زندگی او را به کلی تغییر داد.
در آن سالها طرح سوادآموزی بزرگسالان رواج زیادی داشت و باغچهبان نیز پیشبرنده اصلی این طرح بود. با حضور در کنار باغچهبان، توران خانم نیز گویی به عشق دیرینه خود بازگشت و به یاد اهمیت سوادآموزی افتاد. میرهادی در این سالها به عنوان دانشجوی آزاد به کلاسهای دکتر هوشیار در دانشکده ادبیات میرفت و علوم پرورشی و اصول آموزشی را فرا میگرفت.
تجربههایی که توران از آن دو استاد بزرگ به دست آورده بود، او را بیش از پیش مصمم کرد تا پا به عرصه سوادآموزی بگذارد. پس برای دنبال کردن این رویا، از دانشگاه انصراف داد و برای تحصیل در آموزش و پرورش و روانشناسی به اروپا رفت. هنگامی که توران میرهادی وارد اروپا شد، در میانههای جنگ جهانی دوم بود و مردمان فرانسه با قحطی و گرسنگی دست و پنجه نرم میکردند. با این وجود، اراده توران باعث شد تا او از هدف خود دور نشود و علیرغم سختیها به راه خود ادامه دهد.
در واقع حتی حضور در اروپای جنگزده به توران میرهادی کمک کرد تا متوجه شود اگر کودکان ما پرسشگر بار نیایند، چطور افرادی مانند هیتلر میتوانند آنها را به جنگها بفرستند و ویرانیهای عظیم به بار آورد. در همین سالها بود که نخستین جرقههای راهاندازی یک روش نوین در سیستم آموزشی به ذهن او خطور کرد. نظامی که در آن انسانها خلاق و با اراده تربیت شوند و بدون رقابت، با هم برای صلح تلاش کنند.
در ادامه مسیر، توران در سال ۱۳۲۵ در رشته روانشناسی تربیتی از دانشگاه سوربن فرانسه فارغالتحصیل شد و پس از آن در کالج سوونیه به آموزش پیشدبستانی پرداخت. او در این دوره در کلاسهای درس هنری والون و ژان پیاژه، دو نمونه از پرآوازهترین روانشناسان جهان، نیز حضور یافت. توران میرهادی در این دوره حتی با افرادی همچون اوید دکرولی، جان دیویی، سلستین فرنه و ماریا مونتهسوری نیز دیدارهایی را داشت و ایدههایی را از تفکرات جذاب آنها به دست آورد.
بازگشت توران میرهادی از اروپا و آغاز فعالیت رسمی او
توران خانم سال ۱۳۳۰ پس از کشف تجربیات بسیار از اروپا به ایران بازگشت. زمانی که توران به ایران بازگشت جنگ جهانی دوم به تازگی پایان یافته بود و شرایط سیاسی و اقتصادی ایران قدری در هم پیچیده بود. به همین دلیل بستر چندان مناسبی برای آغاز فعالیت اجتماعی فرهنگ وجود نداشت؛ پس توران تصمیم گرفت تا زمانی را به کودکستانها و انتقال دانش و تجربه خود اختصاص دهد.
توران میرهادی فعالیت رسمی و متمرکز خود را با تأسیس کودکستان و مدرسه فرهاد در سال ۱۳۳۴ آغاز کرد. فرهاد نام برادر توران بود که در زمان حضور او در اروپا در یک سانحه رانندگی کشته و توران تصمیم گرفت تا زندگی و دانش خود را با یاد برادرش به دیگران انتقال دهد. خانواده میرهادی همچنین در مسیر تأسیس این کودکستان بسیار از او حمایت کردند. پدرش خانه قدیمی آنها را که خالی بود برای مکان کودکستان به توران هدیه داد و لوازم کودکستان را برای او ساخت. مادرش نیز با گرفتن مجوز فعالیت به یاری او شتافت.
کودکستان فرهاد ابتدا با دو کلاس شروع به کار کرد اما روش تربیتی سیده توران میرهادی به قدری جذاب و خاص بود که والدین و خانوادههای زیادی برای ثبتنام در این کودکستان هجوم آوردند. بنابراین توران مجبور شد به کمک محسن خمارلو، همسر دوم خود، پس از کودکستان مدرسه و راهنمایی فرهاد را نیز تأسیس کند.
راهبرد مدارس فرهاد
آنطور که در تاریخ آمده، در دهه ۴۰ و ۵۰ مدارس فرهاد یک واحد تجربی تعلیمات عمومی با پیشرفتهترین روشهای آموزشوپرورش موجود در ایران بود. در مدارس فرهاد نهتنها متدهای آموزشی، بلکه شکل سازمانی مدرسه نیز تفاوت داشت. اگر با سیستم آموزشوپرورش آشنایی داشته باشید حتماً میدانید که حتی در زمان حال نیز مدارس با روش هرمی اداره میشوند. به این صورت که مدیر و معاون در رأس هرم، مربیان و اولیا در رتبه بعدی و دانشآموزان در آخرین رتبه قرار دارند. بدین ترتیب مدیر و مؤسس تصمیمگیری در مورد همه عوامل را برعهده دارند.
اما در مدارس فرهاد این هرم برعکس بود. یعنی مدیر و معاون در آخر هرم قرار میگرفتند و این بچهها بودند که مدرسه را اداره میکردند. در مدارس دانشآموزان در هر مقطع تحصیلی یک نماینده داشتند وظیفه قانونگذاری و اداره مدرسه را بر عهده داشت. البته این نمایندهها در طور سال تحصیلی تغییر میکردند تا همه دانشآموزان به طور مساوی در اداره مدرسه نقش داشته باشند.
برنامهریزی برای تکالیف و اردوهای گردش علمی به عهده نمایندهها بود و مشارکت بچهها در مدرسه در اولویت اول قرار داشت. در مدارس فرهاد تنبیه وجود نداشت و هر دانشآموزی ضعیف بود سایر همکلاسیها باید به او کمک میکردند تا همپای سایرین پیشرفت کند.
فعالیتهای توران میرهادی در حوزه کودک
یکی از فعالیتهای میرهادی راهاندازی شورای کودک بود. ایده این شورا با همکاری توران میرهادی و لیلی آهی به دلیل فقر محتوا و کتابهای داستانی کودک مطرح شد. این شورا در سال ۱۳۴۱ با همکاری فعالان حوزه کودک کار خود را آغاز کرد و بدین ترتیب نهاد ادبیات کودک و نوجوان رسمیت یافت. این شورا همچنان به فعالیت خود ادامه میدهد و کتابها و نشریات مختلف را بررسی و چاپ میکند.
مهمترین دستاورد این شورا اما فرهنگنامه کودک و نوجوان بود. این فرهنگنامه با هدف اصلی تولید منابع خواندنی بومی در زمینه فرهنگ و هنر و تاریخ ایران برای تمام کودکان و نوجوانان ۱۰ تا ۱۶ساله فعالیت میکند. لازم به ذکر است که این فرهنگنامه اولین کتاب مرجع فارسی مصور نیز به شمار میرود. این شورا در ابتدا کار خود را با ۵ نفر آغاز کرد و امروز بیش از ۴۰۰ نویسنده، مترجم، ویراستار و تصویرگر کودک به طور داوطلبانه در آن فعالیت میکنند. این نکته جالب را هم بگوییم، تعداد کشورهایی که فرهنگنامهای اختصاصی برای کودک و نوجوان دارند از انگشتان دست هم کمتر است اما ایران به لطف توران میرهادی یکی از قدیمیترینهای این حوزه به شمار میرود.
کتابهای توران میرهادی
بسیاری از محتوای کتابهای درسی را (تألیف گذشته) باید حاصل تألیف توران خانم بدانیم. او در نگارش کتابهایی مانند تعلیمات اجتماعی، تاریخ، جغرافیا و تعلیمات دینی نقش مهمی داشته است. او همچنین کتاب دو گفتار درباره کتابخانههای آموزشگاهی و نقش آن در ایجاد عادت به مطالعه، کتاب کار مربی کودک، برنامه کار مربی کودک در مهدکودک و کودکستان، جستجو در راهها و روشهای تربیت را نیز تألیف کرد که همه آنها طرفداران زیادی دارند.
کتاب آنکه رفت، آنکه آمد تنها اثر میرهادی است که به طور اختصاصی برای کودکان نوشته شده است. او همچنین کتابهای گنجشک کوچولو، افسانههای چینی برای کودکان، رفتار والدین ما باید چگونه باشد، تفاهم بینالمللی بهوسیله کتابهای کودکان و نوجوانان، آنچه از کنگره آموختیم، در باب افسانهها و اسطورهها برای کودکان و نوجوانان را نیز ترجمه و تألیف کرد.
کتاب «گفتگو با زمان» مجموعهای از گفتگوها و مصاحبههای توران خانم در طول پنجاه سال است که بهصورت طبقهبندی جمعآوری شده و هر بخش آن مربوط به یک موضوع از علاقهمندیهای توران است.
سخنان ارزشمند توران میرهادی
در کتابهای توران درسهای بسیار بزرگی برای آموختن وجود دارد اما در اینجا تنها به برخی از آنها اشاره میکنیم:
- خواهشم این است که بچهتان را با دیگر بچهها مقایسه نکنید. هر انسانی یک مورد خاص خودش است. بهتر و بدتر نداریم.
- بین بچهها دوستی و همکاری را پرورش بدهیم. اجازه بدهیم از کمک کردن به هم لذت ببرند و در کنار هم باشند و بتوانند در مسائل زندگی و روزمره، با هم همکاری کنند.
- مادرم اصرار داشت من باغبانی بخوانم و مرتب میگفت همه که نباید دکتر و مهندس بشوند، باغبان هم لازم داریم.
- برای هرکسی در زندگی فرصتهای خودشناسی به وجود میآید. این فرصتها در ایران برای من به وجود آمده بود و در واقع دکتر هوشیار و آقای جبار باغچهبان به من فهماندند که اهل تعلیم و تربیت هستم. الان هم همینطور است. بچهها در دبیرستان همه چیز میخوانند، ولی فرصت این که بفهمند «ماهی کدام آبند» را پیدا نمیکنند. بنابراین شما خیلیها را پیدا میکنید که در رشتهای تحصیل میکنند که دوستش ندارند؛ ولی من این شانس را داشتهام که بفهمم ماهی آب تعلیموتربیت هستم و بهتر است در این رشته تحصیل کنم
- آموزش و تربیت کودکان، پاسخ پرسش بزرگ زندگی خود و شاید زمانه را بیابد که چگونه میشود، کودکان را بزرگ و تربیت کرد که انسانهایی اسیر بار نیایند، آزاده باشند به خرد، اندیشه و دانش خود تکیه کنند و پله پله از نردبان انسانیت بالا بروند
درگذشت توران میرهادی
برای چنین افرادی که در زندگی خود کارهای بزرگی انجام دادهاند و به قولی در جهان یک تغییر به وجود آوردهاند، مرگ معنایی ندارد. همانند توران خانم میرهادی که فعالیتهای در آموزش و پرورش و در حوزه کودک هنوز پابرجا است و نام او را جاودان باقی نگه میدارد. توران خانم همانطور که خود گفته بود در زندگیاش همواره غم بزرگ را به کار بزرگ تبدیل کرد. سختیهای زندگی همچون از دست دادن فرزند، برادر، پدر و مادر و البته همسر نتوانست او را شکست دهد و حتی جنگ جهانی دوم و حضور خود در آن نقطه تاریک تاریخ را به یک روشنایی تبدیل کرد.
در نهایت، توران خانم در هجدهم آبان ۱۳۹۵ به دلیل سکته مغزی، چشم از جهان بست. اما بدون شک خدمات و آثار او هیچگاه از یاد ایرانیان و کودکان این سرزمین نخواهد رفت.
سؤالات متداول
خانم میرهادی را باید یکی از مؤثرترین افراد در حوزه کودک و نوجوان بدانیم. به او لقب مادر ادبیات کودک داده شده و کتابها و آثار بسیاری در حوزه کودک و تربیت کودک از او باقی مانده است.
خانم میرهادی بر این باور بود که غم بزرگ را باید به کار بزرگ تبدیل کرد. همین باور باعث شد تا او در هیچ یک از سختیهای زندگی عشق و هدف خود را فراموش نکند و به دستاوردهای مهمی برسد.
کتاب آنکه رفت آنکه آمد، افسانههای چینی برای کودکان و گنجشک کوچولو از نمونه کتابهای توران میرهادی برای کودکان هستند.
ممنونم از مطالب خوب تون