زمان تقریبی مطالعه: 21 دقیقه
شاید شما نیز با شنیدن کلمه وسواس به یاد افرادی بیفتید که دائماً در حال شستن و منظمکردن هر چیزی هستند. اما در واقعیت اختلال وسواسی-جبری (OCD) دامنهای بسیار گستردهتر دارد. افراد در هر سنی ممکن است افکار نفوذی، مداوم و آزاردهندهای را تجربه کنند که این افکار حتی آنها را وادار کند تا اعمالی را انجام دهند؛ حتی اگر برای آنها دلایل منطقی نداشته باشند یا تلاش کنند جلوی خود را بگیرند. این افکار و رفتارهای اجبارگونه اگر در کودکان نیز مشاهده شود ممکن است نشاندهنده اختلال وسواس در کودکان باشند.
در چنین شرایطی مقاومت در برابر میل انجام رفتارهای اجبارگونه، کودک را بسیار مضطرب و پریشان میکند. مثلاً ممکن است کودکی حس کند حتماً باید از خودکار خودشناسیاش استفاده کند تا در امتحان موفق شود و اگر در امتحانی آن را همراه نداشته باشد حتماً امتحانش را خراب خواهد کرد!
در این مقاله میخواهیم در مورد اختلال وسواس کودکان و راه تشخیص و درمان آن با شما صحبت کنیم.
اختلال وسواس در کودکان چیست؟
داشتن افکار عجیب و غیرمنطقی موضوع عجیبی نیست و برای همه افراد پیش میآید. گاهی وقتی این افکار به ذهن کودکان خطور میکند، آنها مضطرب و برآشفته میشوند یا احساس میکنند مجبورند به علت داشتن چنین افکاری دست به اقدامات خاصی بزنند. اگر دفعات ظهور چنین افکار و رفتارهای اجبارگونهای زیاد و مکرر باشد و کودک زمان زیادی را صرف انجام رفتارهای ناشی از افکار وسواسگونهاش بکند (بیش از یک ساعت در روز) احتمال درگیری با اختلال وسواس در کودکان زیاد است و نیاز به ارزیابی دقیق و مداخله توسط متخصصین دارد.
اختلال وسواسی-اجباری قبلاً زیرگروه اختلالات اضطرابی قرار داشت اما امروزه به دلیل اهمیت تشخیص و درمان آن، طبقهای جداگانه به آن اختصاص داده شده است. ویژگی اصلی اختلال وسواس درگیری مکرر و شدید با افکار و تصاویر ذهنی و وسواسی غیرقابلکنترل و آزارنده (وسواس فکری)، و به دنبال آن رفتارهای اجبارگونه (وسواس عملی) است که سبب اتلاف وقت قابلملاحظهای شده یا روند طبیعی زندگی کودک را مختل میکند. کودک ممکن است فقط وسواس فکری، فقط وسواس عملی، یا هر دوی آنها را داشته باشد.
انواع وسواس در کودکان چیست؟
اختلال وسواس در کودکان به دو دسته اختلال وسواس فکری و اختلال وسواس عملی تقسیم میشود که نشانهها و رفتارهای متفاوتی در کودک ایجاد میکند. در ادامه به تعریف و نشانههای هریک به صورت جداگانه میپردازیم.
تعریف وسواس فکری (Obsession)
عقاید، افکار، تکانهها و تصاویر ذهنی سمج و مزاحم که باعث پریشانی و اضطراب میشوند. کودکان ممکن است ناامیدانه سعی کنند این افکار را نادیده گرفته با متوقف کنند اما موفق به این کار نشوند. وسواسهای فکری متداول عبارتند از:
- افکار مربوط به آلودگی: مثلاً تصور کثیف بودن دستها، بدن یا وسایل شخصی
- شک و تردیدها: مثلاً تردید و نگرانی درباره جاگذاشتن وسایل، باز ماندن دربها
- درگیری ذهنی با ظاهر چیزها: مثلاً حساسیت زیاد درباره ظاهر تکالیف، قرینگی و منظم بودن چیزها
- تکرار برخی افکار: مثلاً بارها تکرار یک عبارت خاص در ذهن یا شمارش ذهنی
- افکار مکرر آزاردهنده حاوی محتوای خشونتآمیز غیرعمد؛ مانند آسیبزدن به سایر افراد
- نگرانی و دغدغه فکری غیرعادی درباره بیمار شدن خود یا دیگران یا استفراغ کردن
- توجه بیش از اندازه به جزئیات
- نگرانی زیاد درباره عواقب منفی رخدادها وقتی کار خاصی را انجام بدهند یا ندهند. (مثلاً اگر سه بار دستم را مشت نکنم، نگرانی من درباره مریض شدن پدرم به واقعیت میپیوندد!)
- افکار آزارنده و مزاحم حاوی محتوای جنسی
تفاوت وسواس فکری با افکار تکراری بیضرر
- درگیری با افکار مربوط اختلال وسواسی – اجباری ناراحتکننده و ناخوشایند است.
- وسواس فکری ناشی از افکار درونی است، نه وجود یک موقعیت یا شرایط بیرونی
- کنترل کردن افکار وسواس در کودکی سخت است و کودک نمیتواند از آنها فرار کند.
تعریف وسواس عملی (Compulsion)
اختلال وسواس عملی، رفتاری تکراری و ظاهراً هدفمند؛ در پاسخ به تمایلات غیرقابلکنترل ذهنی یا به علت پایبندی ذهنی به انجام یک سلسله رفتارهای تشریفاتی یا قالبی خاص که هدف پنهان آن کاهش اضطراب است و اگر کودک آنها را انجام ندهد، مضطرب و برآشفته میشود. شایعترین وسواسهای عملی عبارتند از:
- تکرار یک رفتار خاص: مانند شستن مکرر دستها، بارها چیدن وسایل به ترتیبی خاص، تکرار صحبتها یا سؤالها، گفتن مکرر کلمهای خاص یا انجام یک حرکت تکراری بیدلیل
- شمردن، منظم کردن اشیا: مثلاً کودک زمان طولانی را صرف لمس کردن اشیا، چیدن آنها، شمردن، درگیری فکری با اعداد، ترتیبها یا تقارن و نظم میکند.
- وارسی کردن یا درخواست خاطرجمعی: مثلاً کودک بارها کولهپشتی خود را چک میکند تا مطمئن شود همه کتابهایش را برداشته است.
- انجام یک سلسله رفتار قالبی یا دارای تشریفات خاص: مثلاً داشتن قوانین و ترتیب مشخص برای انجام کار کوچکی مثل تا کردن لباس یا آماده شدن، تا حدی که اگر آن کار به همان صورت انجام ندهد برآشفته بشود.
اختلالات مرتبط با وسواس در کودکان
- اختلال ذخیره کردن (احتکار): نگه داشتن بیدلیل انواع چیزها و ناتوانی در دور ریختن این وسایل، بدون آنکه به آنها نیازی باشد یا حتی جای کافی برای آنها وجود داشته باشد.
- اختلال پوستکنی: میل شدید و مکرر به کندن پوست بخشهای مختلف بدن تا حد زخم شدن و ناتوانی در کنترل این میل
- اختلال وسواس کندن مو: میل شدید و مکرر به کندن مو تا حد کم مو یا کچل شدن و ناتوانی در کنترل آن
- اختلال بدریختانگاری بدن: اشتغال ذهنی شدید و افراطی درباره نقصی غیرواقعی در ظاهر یا چهره خود که سبب اختلال در روند عادی زندگی بشود.
هدف وسواسهای عملی در اختلال وسواس در کودکان
هدف عمده کودکان از انجام رفتارهای وسواسی-اجباری، پیشگیری از وقوع اتفاقات بد و ناگوار است. کودک حتی اگر بداند ارتباط منطقی بین افکار وی و نگرانیهایش وجود ندارد، اضطراب باعث میشود کنترلی بر انجام رفتار وسواسی نداشته باشد. دو مثال زیر نمونهای از این افکار هستند:
- کودک فکر میکند اگر پایش را روی خطوط کاشی بگذارد حتماً اتفاق بدی در آن روز برایش رخ میدهد پس دائماً مراقب است این کار را نکند.
- وقتی کودک درباره مرگ یکی از عزیزانش فکر میکند، ده بار یک عبارت خاص را تکرار میکند تا از واقعی شدن این اتفاق جلوگیری کند و اگر این کار را نکند بسیار مضطرب و هراسان میشود.
شیوع اختلال وسواس در کودکان
احتمال شیوع اختلال وسواس فکری – عملی در کودکان حدود 4-25/0 درصد است. در بین کودکان درگیر با اختلال وسواسی – جبری نوجوانان پسر بیشتر از دخترها دچار اختلال وسواسی – جبری میشوند و احتمال ابتلای آنها به اختلالاتی مانند تیک بیشتر است. با افزایش سن نسبت شیوع تقریباً برابر میشود و حتی در بزرگسالی زنان کمی بیشتر از مردان با اختلال وسواس فکری – عملی درگیر هستند.
سن شروع اختلال وسواس در کودکان
میانگین سن شروع اختلال وسواس در کودک تقریباً 10 سالگی است، اگرچه ممکن است این اختلال از حوالی 5 سالگی نیز ایجاد شود. در موارد نادری کودکان در 2 سالگی نیز علائم وسواس نشان دادهاند. اصطلاح اختلال وسواس با شروع در دوران کودکی وقتی به کودک نسبت داده میشود که علائم وسواس او پیش از بلوغ رخ دهند.
بینش کودک نسبت به اختلال وسواسی-جبری
اغلب هرچه سن کودک کمتر باشد، آگاهی وی از غیرمنطقی بودن یا غیرعادی بودن افکار یا رفتارهایش کمتر است. با افزایش سن بینش کودک افزایش یافته و درک میکند که علیرغم ناتوانیاش در کنترل میل داشتن فکرها یا اعمال وسواسی، آنها طبیعی نیستند
علائم وسواس در کودکان چیست؟
علائم اختلال وسواس در کودکان شامل داشتن افکار وسواسی، رفتارهای اجبارگونه یا هر دوی این علائم است. بینش کودک درباره غیرمنطقی بودن این افکار و رفتارها متغیر است، اما در هر صورت علائم وسواس وقت زیادی از کودک را درگیر میکند.
این نگرانیها و افکار معمولاً شباهتی به نگرانیهای متداول در سن کودک مشابه همسالان او ندارد، بلکه افکار نامعقول و بیربط هستند که کودک را برآشفته و مشغول میکنند. کودک مدت طولانی به آنها فکر میکند یا زمان زیادی صرف بارها انجامدادن رفتار وسواسی میکند و اگر از انجام آنها ممانعت کند بسیار پریشان میشود.
چهار الگوی عمده علائم اختلال وسواسی-اجباری به شرح زیر است:
- آلودگی (شایعترین): وسواس فکری آلودگی و در پی آن، وسواسهای عملی مانند شستوشوی مکرر یا اجتناب از ایجاد تماس با اشیا
- تردید بیمارگونه (دومین الگوی شایع): وسواس فکری حاوی شک و تردید و در پی آن، وسواس عملی به شکل وارسیهای مکرر و کسب اطمینان
- افکار مرضی: کودک صرفاً افکار وسواسی مزاحمی را تجربه میکند، بدون اینکه به دنبال آن وسواس عملی انجام دهد.
- تقارن: احساس اجبار به ایجاد و رعایت تقارن یا دقت بسیار زیاد
علت وسواس در کودکان چیست؟
علت اصلی وسواس در کودکان مشخص نیست؛ اما شواهدی درباره برخی علل دخیل در اختلال وسواسی-اجباری وجود دارد که به آنها اشاره خواهیم کرد:
ساختار مغزی
برخی پژوهشها حاکی از دخالت ناهنجاریهای مغزی در بروز اختلال وسواس هستند. در این تحقیقات مشاهده شده است که میزان سروتونین در افراد دارای اختلال وسواسی – جبری کمتر از حد طبیعی است. همچنین تصویربرداریهای مغزی، ناهنجاریهایی در قشر فرونتال و ساختارهای زیر قشری مغزی در افراد مبتلا به وسواس را نشان دادهاند.
نقش وراثت در وسواس کودکان
احتمالاً عوامل ژنتیکی در ابتلا به وسواس در کودکان دخیلاند. اگرچه چیزی به نام ژن وسواس وجود ندارد! اما ممکن است شرایط ژنتیکی کودک را نسبت به ابتلا به وسواس آسیبپذیر کنند اختلال وسواسی – جبری در میان افراد یک خانواده که عضوی از آن درگیر وسواس است بیشتر دیده میشود. هرچه این نسبت خویشاوندی نزدیکتر باشد و هرچه سن شروع وسواس کودک کمتر باشد، نقش عوامل ژنتیکی پررنگتر خواهد بود.
البته این موضوع میتواند ناشی از تأثیر عوامل محیطی مثل تأثیرپذیری از نزدیکان باشد. علاوه بر این اختلال وسواسی – جبری بدون وجود سابقه خانوادگی نیز میتواند بروز یابد.
نقش عوامل محیطی در وسواس کودکان
شرایطی مانند شرطیسازیها نسبت به محرکهای خاص، سابقه رویداد تروماتیک نسبت به موضوع وسواس، سختگیریهای بیش از حد در فرزندپروری و یادگیری مشاهدهای میتوانند در ایجاد اختلال وسواسی – اجباری نقش داشته باشند.
استرس و وسواس کودکان
استرس ناشی از روابط با دیگران، مشکلات مدرسه و بیماریها میتوانند در راهاندازی یا تشدید وسواس در کودکان بسیار دخیل باشند.
نقش عفونت در وسواس کودکان
در برخی موارد ابتلا به عفونتهای استرپتوکوکی میتواند آغازکننده یا تشدیدکننده اختلال وسواسی – اجباری در کودکان باشد.
کووید و وسواس گرفتن در کودکان
نتایج جدیدترین پژوهشها حکایت از نقش بیماری کرونا در وسواس گرفتن در کودکان، تشدید علائم وسواس، اضطراب و افسردگی کودکان و نوجوانان دارند.
تفاوت وسواسهای عملی و تیکهای رفتاری
در اختلال توره (تیک) میل شدید به انجام یک رفتار قبل از تیک شباهت زیادی با وسواس در کودکان دارد. اما تیک داشتن دو تفاوت عمده با وسواسهای عملی دارد:
- تیکها پیچیدگی رفتاری بسیار کمتری از وسواسها دارند.
- کودکان برای انجام بسیاری از رفتارهای وسواسی خود، دلیل و توضیح قابل قبولی ندارند و صرفاً احساس اجبار به انجام آنها در پی افکار غیرمنطقی و آزارنده خود میکنند.
البته ذکر این نکته ضروری است که در بسیاری از موارد دو اختلال تیک و وسواس فکری – عملی به طور همزمان در کودک دیده میشوند.
تفاوتهای بین اختلال وسواس در کودکان و بزرگسالان
- شیوع اختلال وسواس در کودکان در پسرها بیشتر است، اما در بزرگسالان نسبت میان زن و مرد تقریباً برابر (و زنان حتی کمی بیشتر) است.
- بینش کودکان نسبت به غیرمنطقی بودن وسواسهایشان کمتر است. این بینش کم در ترکیب با محدودیت کودک در استفاده از زبان برای توضیح افکار ور رفتارهای خود، تشخیص اختلال وسواس در کودکان را دشوار میکند.
- موضوعات رایج در اختلال وسواس کودکان با وسواس بزرگسالان تفاوت دارد. مثلاً:
- کودکان وسواسهای مربوط به مرگ والدین خود دارند.
- محتوای وسواسهای کودکان بهندرت حاوی مسائل جنسی است.
- اگر وسواس کودک شامل انجام تشریفات خاصی باشد، بیشتر ممکن است اعضای خانوادهاش را در این کار دخالت دهد.
- احتکار کردن بیشتر در میان وسواسهای کودکان دیده میشود.
- اختلال وسواس فکری – عملی با شروع در دوران کودکی میتواند نشانهای از ریسک بالاتر برای درگیری با اختلالهای تیک و بیشفعالی (ADHD) باشد.
تشخیص اختلال وسواس در کودکان
قدم اول پس از مطرحشدن احتمال ابتلا به اختلال وسواسی-اجباری، مراجعه به روانشناس جهت ارزیابی وسواس در کودک است. اگر علائم اختلال وسواس حداقل یکی از سه شرط زیر را دارند، لازم است برای کنترل و درمان وسواس در کودک خود در اولین فرصت به روانشناس مراجعه کنید:
- وجود این علائم روند عادی زندگی کودک را مختل کرده باشد.
- شدت یا دفعات انجام رفتارهای وسواسی در کودک بیش از حد طبیعی باشد. (صرف بیش از یک ساعت در روز برای افکار یا رفتارهای وسواسی با مثلاً انجام یک رفتار بیش از 100 بار در روز در وسواس شدید)
- وجود این علائم، مشغولیت ذهنی با آنها یا فقدان کنترل بر آنها برای کودک اضطراب و پریشانی زیادی ایجاد کرده باشد.
این ارزیابی تخصصی در قدم اول به بررسی منشأ و موضوعات مرتبط با ایجاد وسواس میپردازد تا تعیین کند که اضطراب و پریشانی ناشی از اختلال وسواس کودک ناشی از خاطرات یک رویداد تروماتیک (رخدادی آسیبزا) است که واقعاً در گذشته رخ داده است، یا اینکه این ترسها ناشی از افکار و باورهای دیگری است.
متخصص معمولاً به بررسی سابقه وجود تیکها، افسردگی گذشته و فعلی و سایر رفتارهای همراه با وسواس در کودکان میپردازد.
تشخیص اختلال وسواس فکری-عملی در کودکان چندان راحت نیست. برخی کودکان بسیاری از رفتارهای اینچنینی خود را مخفیانه انجام میدهند یا چون به علت عدم رشد کافی زبان و واژگان نمیتوانند درباره افکار خود به خوبی صحبت کنند این اختلال ناشناخته میماند. والدین باید به نشانههای غیرکلامی در فرزندان خود توجه داشته باشند. مثلاً ممکن است متوجه شوند مدت زمان آماده شدن کودک برای خواب بسیار طولانی شده است، یا لباسهای کثیف کودک برای شست و شو زیاد شده باشند و کودک دائماً در حال استحمام یا تغییر لباس باشند.
انواع روش های درمان وسواس در کودکان
عوامل مختلفی مثل ریشه وسواس در کودکی، نوع و شدت علائم، سن و وضعیت سلامت عمومی کودک در انتخاب درمان مناسب وسواس شدید در کودکان دخیلاند. درمان اختلال وسواسی-جبری معمولاً یک یا ترکیبی از موارد زیر است:
رواندرمانی
در انتخاب رواندرمانی مناسب برای اختلال وسواس در کودکان، بسته به نوع وسواس و علت زمینهای معمولاً دو رویکرد مؤثر و متداول هستند:
درمان شناختی رفتاری وسواس کودکان (CBT)
در این رویکرد به کودک کمک میشود تا افکار منفی و ترسهای خود را شناسایی کرده و آنها را به شیوههای مثبتتر و مؤثرتر تفکر تغییر دهد تا منجر به رفتار مؤثرتری بشود. همچنین در این رویکرد روشهایی برای کنترل یا کاهش اضطراب و تمایل به انجام وسواسهای عملی به کودک و خانوادهاش آموزش داده میشود.
رویکرد رفتاری برای درمان وسواس شدید در کودکان
در این رویکرد به تغییر نحوه پاسخدهی رفتاری ناشی از وسواس در کودک پرداخته میشود. در این رویکرد کودکان به تدریج در محیطی امن یاد میگیرند وقتی آنها رفتار وسواسی را انجام ندهند، قرار نیست اتفاق بدی که از آن میترسند، رخ بدهد. در نتیجه به مرور اضطراب آنها کاهش یافته و وسواس فکری و عملی آنها کمرنگ شده یا از بین میرود. از جمله درمانهای رفتاری رایج در درمان وسواس در کودکان میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- مواجهه سازی و ممانعت از پاسخ
- معکوس سازی عادت
- حساسیتزدایی
- متوقف کردن فکر
- غرقه سازی و غرقه سازی تجسمی
- شرطیسازی بیزارگرانه
نقش والدین در برابر وسواس کودکان
والدین در فرایند درمان اختلال وسواس در کودک نقش پررنگی دارند. در نتیجه لزوم آموزش و هدایت خانواده برای کمک به تسریع و بهبود فرایند درمان وسواس کودکان حس میشود. همچنین خانواده به سبب انتخاب مدرسه مناسب و ارتباط با کادر مدرسه برای توضیح شرایط کودک نقشی حیاتی دارد. مدرسه و محیط اجتماعی کودکان دارای وسواس فکری-عملی باید حامی و درک کننده باشد.
داروهای ضدافسردگی از جمله داروهای تجویزی برای درمان اختلال وسواسی – جبری هستند. از جمله داروهای ضدافسردگی میتوان به داروهای مهارکننده باز جذب سروتونین و ضدافسردگیهای سه حلقهای (مانند کلومیپرامین) اشاره کرد. همچنین اگر علت بروز وسواس در کودکان ابتلا به عفونت استرپتوکوکی باشد داروهای آنتیبیوتیک تجویز میشود. چند مورد از ضدافسردگیهای متداول در درمان اختلال وسواس کودکان عبارتند از:
- لوواکس (فلووکسامین): تأیید شده برای کودکان هشت ساله و بزرگتر
- پروزاک (فلوکستین): تأیید شده برای کودکان هشت ساله و بزرگتر
- زولافت (سرترالین): تأیید شده بری کودکان شش ساله و بزرگتر
هرگونه شروع مصرف، تغییر دوز یا قطع مصرف این داروها باید زیر نظر پزشک و با تجویز او صورت بگیرد، وگرنه عواقب جدی برای کودک به دنبال خواهد داشت.
رفتار صحیح با اختلال وسواس در کودکان
خانوادهها و مدارس میتوانند با یادگیری نحوه برخورد صحیح و ارائه پاسخ حمایتی در درمان وسواس در کودکان نقش داشته باشند، به کاهش اضطراب آنها یاری کنند و از اینکه به طور غیرعمد باعث تشدید وسواس در کودک خود بشوند، پیشگیری کنند. در این بخش چند توصیه درباره نحوه برخورد صحیح با وسواس در کودکان آورده شده است:
- در مراجعه به تمامی جلسات روان درمانی استمرار خود را حفظ کنید و درمان کودک را نیمهکاره رها نکنید.
- با روانشناس کودک در مورد آنچه شما میتوانید انجام دهید تا به روند درمان کودک کمک کند، صحبت کرده و از او راهنمایی بگیرید.
- فضای گفتوگوی مستقیم و صمیمانه با کودک خود را به شکلی ایمن و حمایتگرانه حفظ کنید. کودک ممکن است بهخاطر اعمال وسواسی خود احساس خجالت، شرمندگی یا حقارت بکند. در چنین شرایطی حمایت روانی والدین بسیار تعیینکننده و مفید است.
- با افراد نزدیک کودک مانند اعضای خانواده و کادر مدرسه به راحتی و با اعتماد به نفس درباره وسواس کودک خود صحبت کنید تا علاوه بر استفاده از همراهی و درک دیگران، الگوی کودک باشید تا از شرایط خود احساس شرمندگی نکند. البته قبل از انجام این کار تصمیم خود را با کودک در میان بگذارید و این کار را با اجازه و اطلاع او انجام دهید تا تحت فشار روانی مضاعف قرار نگیرد و دلیل کار شما را بهتر درک کند.
- با افرادی که شرایط مشابه داشتهاند در ارتباط باشید تا از حمایت، اطلاعات و تجارب آنها بهره بگیرید.
- شرایط کودک را با مسئولان مهدکودک یا مدرسه کودک در میان بگذارید. این کار علاوه بر نقشی که در حمایت روانی و درک شرایط کودک در این محیطها دارد، ممکن است در روند درمان کودک نیز نقش داشته باشد. مثلاً روانشناس کودک بخواهد تا معلم او در کلاس درس رفتار خاصی در مقابل کودک داشته باشد.
پیشگیری از وسواس در کودکان
دلیل اصلی درگیری با اختلال وسواس در کودکان مشخص نیست. از جمله توصیههای مرتبط با پیشگیری از ابتلا به اختلال وسواس در کودکان، توجه به بهزیستی و سلامت طی دوران بارداری مادر است. همچنین در صورتی که علائم مرتبط با وسواس در کودکان را مشاهده کردید هرچه زودتر کودک را برای ارزیابی و درمان نزد پزشک ببرید تا از جدی و وخیم شدن آن پیشگیری کنید.
نکاتی که در مراجعه به روانشناس به شما کمک میکنند:
- درباره علت مراجعه و انتظار خود از جلسه درمان با خود و روانشناس کودک صریح و شفاف باشید.
- پیش از مراجعه سؤالات و نگرانیهای خود را یادداشت کنید.
- در طی جلسه هر اطلاعات مهمی که بعداً به آن نیاز دارید را ثبت و یادداشت کنید. این اطلاعات میتواند شامل مواردی مانند نام اختلال تشخیص گذاری شده، داروها و درمانهای توصیهشده، آزمونها یا ارزیابیهای مورد نیاز، مدت زمان و روند درمان و دستورالعمل اجرای توصیههای درمانی باشد.
- اگر درمانگر در روند و روش درمان تغییری ایجاد کرد درباره علت و چگونگی آن سؤال کنید.
- اگر درمانگر آزمون یا ارزیابی خاصی را توصیه کرد که علت انجام آن سؤال داشتید، آن را با درمانگر در میان بگذارید.
- در ثبت تاریخ و زمان مراجعات بعدی دقت کافی داشته باشید تا جلسهای را از دست ندهید یا درمان به وقفه نیفتد.
- درباره راههای ارتباط غیرحضوری و شرایط و امکان دسترسی به متخصص بدون نیاز به مراجعه حضوری سؤال کنید.
سؤالات متداول
اختلال وسواس در کودکان ممکن است همراه با اختلالات دیگری از جمله تیک، اوتیسم و بیشفعالی باشد.
خیر. در قدم اول درمان پیشنهادی برای وسواس در کودکان استفاده از روان درمانی با انواع رویکردهای رفتاری و شناختی – رفتاری است. اگر وسواس کودک بسیار شدید باشد ممکن است در کنار رواندرمانی، پزشک مصرف دارو به شکل محدود را تجویز کند.
مراجعه به روانشناس و پیگیری درمان کودک مهمترین وظیفه والدین در برخورد با وسواس در کودکان است. هرچه این درمان زودتر و دقیقتر انجام شود، اثرگذاری درمان بیشتر خواهد بود. همچنین فراهمکردن حمایت عاطفی برای کودک، پذیرش او و عدم سرزنش یا تحقیر او بسیار مهم هستند.
شدید بودن وسواس میتواند وقت زیادی از کودک و خانوادهاش بگیرد و بسته به نوع وسواس، روند عادی زندگی آنها را مختل کند. همچنین میتواند بر عزتنفس و خودپنداره کودکان تأثیر منفی بگذارد.
شیوع اختلال وسواس فکری – عملی در کودکان حدود 4-25/0 درصد است و داشتن وسواس در کودکان به شدتهای مختلف، چندان نادر نیست.
در درمان وسواس در کودکان دو گروه عمده درمان وجود دارد: رواندرمانی با استفاده از رویکردهای رفتاری و شناختی – رفتاری و دارودرمانی