زمان تقریبی مطالعه: 16 دقیقه
شما به عنوان والدین حتماً تجربه این موضوع را داشتهاید که حتی از آرامترین و سازگارترین کودکان نیز گاهی رفتارهایی ببینید که کنار آمدن با آنها بسیار دشوار و چالشبرانگیز باشد. چنین رفتارهایی در همه کودکان دیده میشوند و حتی بخشی طبیعی از روند رشدی آنها به شمار میرود. با این حال در برخی از کودکان این رفتارهای آزارنده تبدیل به یک الگوی رفتاری پایدار در اغلب زمانها و موقعیتها شدهاند. چنین الگوی رفتاری میتواند حاکی از درگیری کودک با اختلال نافرمانی مقابلهای باشد.
در این اختلال کودک یا نوجوان اغلب اوقات رفتارهایی مانند خشم، تحریکپذیری، جر و بحث با دیگران (خصوصاً منابع قدرتی مانند والدین و معلمان) نشان میدهد. در این مقاله قصد داریم بیشتر با این اختلال آشنا شویم و تفاوت آن نسبت به ناسازگاریهای طبیعی کودکان را بشناسیم.
اختلال نافرمانی مقابله ای چیست؟
اختلال نافرمانی مقابله ای یا (ODD) نوعی اختلال رفتاری در دوران کودکی است. کودکان مبتلا به اختلال نافرمانی دارای رفتار خصمانه و ناسازگار نسبت به همسالان، والدین، معلمها و دیگر منابع قدرت هستند و عامدانه از انجام خواستهها و دستورات آنها سرپیچی میکنند. شدت این علائم تا حدی است که عملکرد عادی روزانه کودک در حوزههای مختلف تحصیلی، اجتماعی و… مختل میشود.
علت اختلال نافرمانی در کودکان
علت اصلی درگیری کودک با اختلال odd مشخص نیست. اما سه فرضیه اصلی در تبیین علت بروز اختلال نافرمانی مقابله جویانه وجود دارد:
نظریه رشدی برای اختلال odd
بنابراین نظریه شروع اختلال نافرمانی مقابله ای در خردسالی است. کودکان و نوجوانان مبتلا به اختلال نافرمانی در مرحله ایجاد استقلال از والدین خود (فرد مورد دلبستگی) مشکل داشتهاند. این مشکل پس از خردسالی نیز ادامه مییابد و به شکل اختلالهای گوناگون بر کودک تأثیر منفی میگذارد.
نظریه یادگیری در اختلال نافرمانی مقابله جویانه در کودکان
مطابق این نظریه علائم رفتاری منفی در اختلال نافرمانی رفتارهایی آموخته شده هستند. این یادگیری حاصل تقویت منفی توسط دیگران است که احتمال رفتارهای مقابله جویانه در کودک را افزایش میدهد؛ چراکه کودک با میآموزد که با انجام چنین رفتارهایی میتواند به خواستههای خود (توجه و واکنش والدین) برسد.
نقش محیط و وراثت در بروز اختلال نافرمانی مقابله ای
به نظر میرسد که هم عوامل ژنتیکی و هم عوامل محیطی میتوانند در ایجاد اختلال نافرمانی مقابله جویانه در کودکان مؤثر باشند.
عوامل وراثتی: خلق و خوی ذاتی کودک و ویژگیهای نوروبیولوژیکی وی در نحوه عملکرد مغز و اعصاب کودک دخیل هستند و بر نحوه واکنش دهی کودک نسبت به محیط اثرگذار هستند.
عوامل محیطی: ویژگیها و چگونگی فرزندپروری والدین، فقدان نظارت کافی بر فرزندان، والدگری سختگیرانه یا ناپایدار، غفلت ورزیدن نسبت به کودک یا سوءاستفاده جسمی یا جنسی از کودک همگی از جمله عوامل احتمالی دخیل در بروز اختلال نافرمانی مقابلهای در کودکان هستند.
علائم و نشانههای اختلال ODD در کودکان
بسیاری از رفتارهای مخالفتجویانه و سرپیچیها از قوانین و خواستههای بزرگسالان در بسیاری از کودکان و نوجوانان گهگاهی دیده میشوند. بسیاری از کودکان رفتارهایی مانند نافرمانی و عدم اطاعت از والدین، جر و بحث با والدین یا سرپیچی ازآنجا خواستههای منابع قدرت (مانند والدین و معلمان) را از خود نشان میدهند. این رفتارها در شرایط سنی خاصی مانند خصوصاً حوالی 3-2 سالگی و در دوران نوجوانی و همچنین وقتی کودک خسته، گرسنه یا کلافه باشد تشدید میشوند.
تفاوت این رفتارهای طبیعی با اختلال نافرمانی مقابلهای در کودکان در دفعات وقوع این علائم است. در اختلال نافرمانی مقابله جویانه این علائم اغلب اوقات دیده میشوند و در برخی موارد با یادگیری و سازگاری کودک در مدرسه تداخل دارند. این حالات رابطه کودک با دیگران را به شکلی منفی تحتالشعاع قرار میدهد.
الگوی رفتار منفیگرایانه، خصمانه و نافرمان با وجود سه شرط زیر جز این اختلال به حساب میآیند:
- این الگو حداقل در تعامل با یک نفر از افراد غیر از خانواده دیده شود.
- علائم حداقل به مدت 6 ماه وجود داشته باشند.
- طی این مدت حداقل 5 مورد از ویژگیهای زیر در کودک مشاهده شوند
علائم اختلال نافرمانی مقابله جویانه در کودکان عبارتند از:
خلق زودرنج/ عصبانی
- وجود انفجارهای خشم مکرر و به آسانی از کوره در رفتن
- به راحتی آزردهخاطر شدن و رنجیدن از دیگران
- اغلب اوقات داشتن رفتار و خلق عصبانی
رفتار جدلی و سرکشانه:
- جر و بحث مداوم با بزرگسالان (منابع قدرت)
- نافرمانی و سرپیچی عامدانه از انجام خواستههای بزرگسالان
- دائماً زیر سؤال بردن قوانین و سرپیچی از رعایت آنها
- انجام کارهایی به قصد آزردن دیگران (خصوصاً بزرگسالان)
- سرزنش کردن دیگران برای خطاها یا رفتارهای غلط خود و استفاده از لحن و کلمات تند و نامهربانانه
کینهجویی:
- انتقامجویی و کینهتوزی حداقل دو مرتبه در 6 ماه گذشته
تعیین شدت اختلال نافرمانی مقابله ای در کودکان
شدت اختلال نافرمانی مقابله ای در کودکان بر اساس مداومت و فراوانی رفتارها و حضور این علائم در تعداد مکانهای مختلف سنجیده میشود. گاهی در ابتدا علائم تنها در خانه دیده میشوند؛ اما به مرور زمان در مکانهای دیگر نیز بروز مییابند. شدت اختلال نافرمانی مقابله جویانه در کودک باید متناسب با سن آنها در نظر گرفته شود. به طور کلی سه گروه برای شدت اختلال ODD در نظر گرفته میشود:
خفیف: علائم تنها در یک موقعیت (مثلاً خانه، مدرسه یا در تعامل با همسالان) دیده میشوند.
متوسط: علائم در حداقل سه موقعیت دیده میشوند.
شدید: علائم حداقل در سه موقعیت یا بیشتر دیده میشوند.
تشخیص اختلال نافرمان مقابله ای در کودکان
گاهی تشخیص اینکه کودک به طور کلی هیجانی، تحرکپذیر و دارای خلق دشوار است یا اینکه درگیر اختلال نافرمانی مقابله جویانه است آسان نیست. با این حال بهتر است اگر متوجه وجود علائمی مشابه علائم اختلال نافرمانی مقابله ای در کودک خود شدهاید در اولین فرصت برای ارزیابی و دریافت درمان برای کودکتان به یک روانشناس متخصص کودکان مراجعه کنید. مداخله درمانی زودهنگام اغلب از ادامهدار شدن بسیاری از مشکلات در آینده جلوگیری میکند.
علائم اختلال نافرمانی مقابله جویانه در کودک اغلب از سنین پیشدبستانی آغاز میشود و اختلال قابل توجهی در زندگی کودک و خانواده وی در حیطههای مختلف اجتماعی، تحصیلی و شغلی ایجاد میکند. ارزیابی کودک با مشاهده
رفتار کودک و سؤالاتی درباره رفتارهای او در موقعیتهای مختلف صورت میگیرد. در برخی موارد با صلاحدید روانشناس از تستهای روانشناختی نیز استفاده میشود.
تفاوت اختلال نافرمانی مقابله ای و اختلال نقص توجه-بیشفعالی
تقریباً 40% کودکان مبتلا به اختلال نقص توجه-بیشفعالی همزمان مبتلا به اختلال نافرمانی مقابله جویانه یا یک اختلال رفتاری مرتبط دیگر نیز هستند. با وجود همزمانی بروز این دو گروه اختلال با هم و شباهت نسبی برخی علائم آنها با یکدیگر، این دو دسته از هم متمایز و متفاوت هستند. اختلال ODD مشکلی رفتاری مربوط به نحوه ارتباط کودک با سایر افراد است، درحالیکه بیشفعالی نوعی اختلال عصبی-رشدی است که عمدتاً بر توانایی توجه و تمرکز کودک تأثیر دارد.
برای آشنایی بیشتر با اختلال بیشفعالی میتوانید مقاله مربوط به آن را در سایت بازی بوک جستجو کنید.
تفاوت اختلال نافرمانی مقابله ای و اختلال سلوک
دو اختلال نافرمانی مقابله جویانه و اختلال سلوک علیرغم شباهتهای زیاد چند تفاوت اساسی و متمایزکننده با یکدیگر دارند که در ادامه به آنها اشاره میکنیم:
تفاوت در ملاکهای تشخیصی
بر اساس آخرین نسخه کتاب راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی (DSM-5-TR) ملاکهای تشخیص اختلال نافرمانی مقابله جویانه در کودک کاملاً متفاوت با ملاکهای تشخیصی اختلال سلوک هستند.
تفاوت در ابعاد و میزان خشونت فیزیکی
تأکید بر لزوم وجود خشونت فیزیکی به شیوههای گوناگونی مانند دعوای فیزیکی، دزدی، تجاوز و آتشافروزی جزو ملاکهای اساسی اختلال سلوک به شمار میرود؛ درحالیکه در اختلال نافرمانی مقابله جویانه بیشتر تأکید بر خلق رنجور، ناسازگاری، کینهتوزی و نافرمانی کودک است.
مدت زمان وجود علائم
برای آنکه کودکی دچار اختلال نافرمانی مقابله جویانه کودکان تشخیص داده شود علائم او باید حداقل به مدت 6 ماه وجود داشته باشند؛ درحالیکه این مدت زمان برای اختلال سلوک حداقل 12 ماه است.
شدت اختلال: تعیین شدت اختلال نافرمانی مقابله ای بر حسب تعداد موقعیتهای بروز علائم تعیین میشود، درحالیکه معیار تعیین شدت اختلال سلوک دفعات بروز رفتار و میزان آسیب ناشی از آن است.
تأکید بر محدودیت هیجانی
در اختلال سلوک وجود یا فقدان وجود هیجانهایی مانند احساس گناه، شرم یا فقدان همدلی حائز اهمیت هستند؛ درحالیکه در اختلال ODD به مسئله محدودیت هیجانی کودک پرداخته نمیشود.
ریسک فاکتورهای ابتلا به اختلال نافرمانی مقابله ای
اختلال نافرمانی مقابله جویانه از جمله اختلالات پیچیدهای است که عوامل زیادی میتوانند در بروز آن نقش داشته باشند.
برخی از مؤلفههایی که احتمال بروز اختلال نافرمانی مقابله جویانه در کودک را افزایش میدهند عبارتند از:
- خلق و خوی کودک: اغلب کودکانی که دارای خلق دشوار هستند یا مشکلات تنظیم هیجانی دارند بیشتر در معرض اختلال نافرمانی مقابلهای هستند. برای مثال این کودکان واکنشهای شدیداً هیجانی به موقعیتها نشان میدهند و در تابآوری و تحمل خستگی عملکرد ضعیفی دارند. همچنین در کودکانی که والدین آنها سابقه ابتلا به یکی از اختلالات نافرمانی مقابلهای، نقص توجه-بیشفعالی یا سایر اختلالات رفتاری را داشتهاند احتمال درگیری با این اختلال بیشتر است.
- مشکلات فرزندپروری والدین: در کودکانی که در معرض غفلت، سوءاستفاده جسمی یا جنسی، سختگیری و تندخویی، فرزندپروری بیثبات و ناپایدار یا فقدان نظارت مناسب توسط والدین هستند احتمال بروز اختلال نافرمانی مقابله جویانه بیشتر است.
- سایر مشکلات خانوادگی: در خانوادههایی که مشکلاتی مانند اختلافات زناشویی، مشکلات اقتصادی جدی، مشکلات روانشناختی والدین یا اختلالات سوءمصرف مواد مخدر یا الکل توسط والدین وجود دارد، کودک بیشتر در معرض درگیری با اختلاف نافرمانی مقابلهای است.
- عوامل محیطی و شرایط زندگی: محیط زندگی کودک و نحوه برخورد دیگران با وی میتواند بر وخامت اختلال نافرمانی مقابله جویانه وی تأثیرگذار باشد. درصورتیکه به رفتارهای نامناسب کودک توجه زیادی شود یا نظم و دیسیپلین باثباتی در محیطی که کودک با آن در تعامل است (مانند خانه و مدرسه) برقرار نباشد، اختلال نافرمانی مقابلهای کودک جدیتر میشود. همچنین در صورت وجود سابقه
چند دسته از کودکان بیشتر در معرض درگیر شدن با اختلال نافرمانی مقابله جویانه هستند که عبارتند از:
- کودکان مبتلا به اختلالات اضطرابی و اختلالات خلقی
- کودکان مبتلا به اختلال سلوک
- کودکان مبتلا به اختلال نقص توجه-بیشفعالی (ADHD)
پیشگیری از ابتلا به اختلال نافرمانی مقابله ای در کودکان
از آنجایی که علت اصلی ابتلا به اختلال ODD در کودکان مشخص نیست، راه تضمینشدهای برای جلوگیری قطعی از بروز اختلال نافرمانی مقابله جویانه در کودکان وجود ندارد. با این حال روشهایی مانند فرزندپروری مثبت و درمان زودهنگام میتوانند به بهبود رفتار و جلوگیری از بدتر شدن اوضاع کمک کنند.
در کودکان کوچکتر مداخله زودهنگام و آموزش مهارتهایی مانند ارتباط مؤثر، کنترل خشم و کنترل تکانه در پیشگیری از وخیم شدن مشکلات نافرمانی مقابله جویانه مؤثر هستند.
در نوجوانان روان درمانی با رویکردهای مختلف (جلسات با روانشناس نوجوان) و آموزش مهارتهای اجتماعی و خودتنظیمی هیجانی در کنترل اختلال نافرمانی مقابله جویانه مؤثر هستند و مشکلات رفتاری نوجوان را کاهش میدهند.
مداخلات مبتنی بر محیط مدرسه مانند کنترل و مدیریت بروز قلدری و زورگویی و بهبود روابط میان نوجوانان نیز در مدیریت مشکلات ناشی از اختلال نافرمانی مقابلهای در نوجوانان مؤثر هستند.
از دیگر اثرات مثبت درمان به موقع برای اختلال نافرمانی مقابله جویانه میتوان به بازیابی عزتنفس کودک، بهبود رابطه مثبت والد-فرزندی و در نتیجه بهبود روابط میانفردی بعدی کودک با سایر افراد بشود.
نهایتاً برنامههای آموزشی ویژه والدین (مانند دورههای فرزندپروری) نیز با آموزش نحوه درست انجام تقویت مثبت و والدگری مقتدرانه، در پیشگیری و کنترل مشکلات رفتاری ناشی از اختلال نافرمانی ODD کمککنندهاند.
درمان اختلال نافرمانی مقابله ای در کودکان
دریافت مداخله درمانی زودهنگام میتواند از بروز یا تشدید بسیاری از مشکلات در آینده جلوگیری کند. انتخاب درمان مناسب با صلاحدید روانشناس کودک و متناسب با علائم، سن، شدت اختلال، وضعیت سلامتی کودک و میزان توانایی او برای مشارکت در درمان صورت میگیرد. گاهی نیاز است تا چندین متخصص و رویکرد درمانی را امتحان کرد تا بهترین گزینه برای درمان کودک انتخاب شود. برخی از درمانهای رایج اختلال نافرمانی مقابله ای عبارتند از:
درمان شناختی-رفتاری (CBT)
در این رویکرد کودک میآموزد چگونه به نحو مؤثرتری به حل مسئله و تعامل با دیگران بپردازد. همچنین آموزش مهارتهای کنترل تکانه و کنترل خشم از دیگر اهداف درمان شناختی-رفتاری برای اختلال نافرمانی مقابلهای هستند.
آموزش مدیریت رفتار کودکان (PMT)
این رویکرد اصلیترین مداخله درمانی در برخورد با اختلال نافرمانی مقابلهای در کودکان محسوب میشود. هدف این رویکرد آموزش دادن والدین درباره شیوه صحیح بهکارگیری روشهایی مانند تقویت مثبت، اقتصاد رفتاری و… است. دوره درمانی این رویکرد معمولاً چند هفته به طول میانجامد و طی جلسات والدین میآموزند چگونه رفتارهای هدف و رفتارهای نامطلوب را شناسایی کنند و تقویت یا تنبیه اصولی را برای افزایش یا کاهش این رفتارها به کار گیرند.
خانواده درمانی اختلال odd
هدف خانوادهدرمانی در برخورد با اختلال ODD در کودکان ایجاد تغییراتی در خانواده برای بهبود روشهای برقراری ارتباط و حل مسئله میان اعضای خانواده است. داشتن فرزندی با این اختلال برای والدین و سایر اعضای خانواده چالشهای زیادی به همراه دارد. به همین دلیل اعضای خانواده خصوصاً والدین و خواهر و برادرهای کودک مبتلا به این اختلال نیاز به حمایت، آموزش و درک شدن دارند.
گروه درمانی
هدف از گروه درمانی بهبود مهارتهای اجتماعی و تعاملات میانفردی کودکان دارای اختلال نافرمانی است.
دارو درمانی
استفاده از دارو در درمان اختلال نافرمانی مقابلهای چندان رایج نیست. اما گاهی برای کنترل و درمان برخی علائم این اختلال یا سایر اختلالهای همبود با آن (مانند بیشفعالی) از دارو استفاده میشود.
راهکارهایی برای رفتار با کودک دچار اختلال نافرمانی مقابله ای در خانه
- مراجعه زودهنگام برای کنترل و درمان اختلال کودک
- پیگیری و مشارکت فعالانه در تمامی جلسات درمانی
- حفظ ارتباط، نزدیکی و تعامل صمیمانه با کودک و حمایت از او
- شرکت در دورههای آموزشی فرزندپروری مؤثر و یادگیری روشهای اصولی مدیریت رفتار کودکان
- توجه به وضعیت سلامت روانی خود؛ به عنوان اصلیتری افرادی که با کودک در ارتباط هستند و الگوی رفتاری کودک به شمار میروند.
- در میان گذاشتن شرایط کودک با سایر افراد (خصوصاً کادر مدرسه و خویشاوندان)
- داشتن برنامه و قرار معین با کودک درباره انواع رفتارها و پاداشها یا عواقب مرتبط با آنها
- استفاده از جملات کوتاه، صریح و دقیق در توضیح قوانین، خواستهها یا دستورات خود به کودک
- دادن حق انتخاب به کودک برای تصمیمگیری درباره امور مربوط به خود و احترام گذاشتن به تصمیم وی
- برخورد قاطعانه، مستقیم و به دور از خشونت یا توجه بیش از حد نسبت به رفتارهای نامطلوب کودک
- آموزش هیجانها و تنظیم هیجانی به کودک؛ کودکی که بتواند عواطف خود را بشناسد، آنها را نامگذاری کند و درباره آن با دیگران صحبت کند کمتر متوسل به رفتارهای مقابله جویانه برای رسیدن به خواستههای خود میشود.
عوارض اختلال نافرمانی مقابله ای
کودکان و نوجوانان مبتلا به اختلال نافرمانی مقابله جویانه در موقعیتهای مختلف و در تعامل با افراد گوناگون (مانند والدین، معلمان، خواهر و برادر و…) دچار مشکلاتی میشوند. از جمله رایجترین مشکلات افراد مبتلا به اختلال نافرمانی مقابله جویانه به موارد زیر میتوان اشاره کرد:
- مشکلات عملکردی در مدرسه و کارها
- رفتارهای ضداجتماعی
- مشکلات کنترل تکانه و تکانشی رفتار کردن
- مشکلات سوءمصرف مواد
- خودکشی
ابتلای همزمان به برخی اختلالات روانشناختی دیگر در میان کودکان و نوجوانان مبتلا به اختلال سلوک بیشتر دیده میشود. برخی از این اختلالات همبود عبارتند از:
- اختلال نقص توجه-بیشفعالی
- اختلال سلوک و مشکلات کنترل تکانه
- اختلال افسردگی
- اختلالات اضطرابی
- مشکلات یادگیری و ارتباطی
چشمانداز آینده کودکان مبتلا به اختلال نافرمانی مقابله جویانه
کودکان مبتلا به اختلال ODD اغلب با مشکلات جدی در خانه، مدرسه و روابط اجتماعیشان روبرو هستند. در موارد خفیف تا متوسط اختلال نافرمانی مقابلهای معمولاً (بهویژه با نظارت روانشناس) علائم با افزایش سن بهبود مییابند؛ اما در انواع شدید، این اختلال میتواند تبدیل به اختلال سلوک شود.
عدم مراجعه و اقدام به درمان و فقدان حمایت و توجه والدین از عوامل پیشآگهی منفی اختلال نافرمانی مقابله جویانه هستند و باعث تشدید مشکلات کودک میشوند.
در مقابل، مراجعه به موقع برای درمان، پیگیری و کامل کردن دوره درمانی، درمان اختلالات همبود مانند بیشفعالی، مراجعه برای خانوادهدرمانی و شیوه فرزندپروری مثبت والدین از عوامل پیشآگهی مثبت هستند و احتمال بهبودی کودک در آینده را افزایش میدهند.
سؤالات متداول
اختلال نافرمانی مقابله جویانه نوعی اختلال رفتاری است که در آن کودکان دارای رفتار خصمانه و ناسازگار نسبت به همسالان، والدین، معلمها و دیگر منابع قدرت هستند و عامدانه از انجام خواستهها و دستورات آنها سرپیچی میکنند.
الگوی رفتار منفیگرایانه و خصمانه شامل حداقل 5 مورد از ویژگیهای زیر است که به مدت حداقل 6 ماه، در تعامل با دستکم یک نفر از افراد غیر از خانواده دیده شود: خلق زودرنج، عصبانی، رفتار جدلی، سرکشانه، کینهجویی
گزینههای درمانی مختلفی برای درمان مشکلات ناشی از اختلال نافرمانی مقابله جویانه در کودکان وجود دارد. برخی از این درمانها عبارتند از: رواندرمانی (شامل رویکردهای شناختی-رفتاری، خانوادهدرمانی و گروهدرمانی)، آموزش مدیریت رفتار کودکان به والدین و دارودرمانی