زمان تقریبی مطالعه: 15 دقیقه
در 25 اکتبر 1881، در مالاگا، یکی از شهرهای کشور اسپانیا؛ فرزند خانواده پیکاسو چشم به جهان گشود. آن کودک که حاصل ازدواج خوزه روییس بلانکو، یک نقاش تحصیل کرده، با ماریا پیکاسو بود، پابلو پیکاسو نام داشت.
پابلو روئیس ای پیکاسو (paβlo piˈkaso) که نام اصلی او پابلو دیگو خوسه فرانسیسکو د پائولا خوان نپوموسنو ماریا د لوس رمدیوس سیپریانو د لا سانتیسیما ترینیداد روییس ای پیکاسو است، نقاش، شاعر، طراح صحنه، پیکرتراش، گراورساز و سرامیک کار اسپانیایی و یکی از برترین و تأثیرگذارترین هنرمندان سده ۲۰ میلادی بود که به کمک ژرژ براک، نقاش و پیکرتراش (مجسمهساز) فرانسوی، سبک کوبیسم را ابداع کرد. کوبیسم سبک جدیدی در کشیدن مناظر بود که از مکعبهای کوچکی تشکیل شده بود.
ازجمله مشهورترین آثار پابلو میتوان به دوشیزگان آوینیون و گرنیکا اشاره کرد.
بالاترین قیمت پرداخت شده برای نقاشیهای پیکاسو ۱۲۶٫۴ میلیون دلار به تابلویی به نام پسری با پیپ بود که در تاریخ مه ۴، ۲۰۰۴ به فروش رفت.
زندگینامه پیکاسو حتماً پر از نکات مثبتی است. او یکی از مهمترین هنرمندان سده بیستم به شمار میآید؛ بنابراین خواندن سرگذشت پابلو پیکاسو خالی از لطف نیست زیرا میتوان با خواندن آن درسهای بزرگی آموخت.
دوران کودکی پابلو پیکاسو
پابلو در 25 اکتبر سال 1881 در مالاگای اسپانیا به دنیا آمد. پدرش خوزه روییس بلانکو و مادرش ماریا پیکاسو بود. پابلو اولین فرزند بود و خانوادهاش از طبقه متوسط جامعه بودند. او از سال 1901 نام خود را به نام خانوادگی مادرش تغییر داد.
پیکاسو در بدو تولد به قدری ضعیف و لاغر بود که قابله فکر میکرد او مرده است و او را روی میز گذاشته بود تا به مادرش نشان دهد. عموی پیکاسو که دکتر بود جانش را نجات میدهد. پابلو در این باره میگوید «عمویم در آن زمان عادت داشت سیگار برگ بکشد، وقتی من به دنیا آمدم و روی میز گذاشته بودنم او پکی به سیگارش زد و دودش را به سمت من فرستاد و من فوراً چهرهام درهمکشیده شد و شروع به گریه کردم.»
علاقه پابلو پیکاسو در کودکی چه بود؟
پیکاسو از همان دوران کودکی به نقاشی و طراحی علاقهمند بود. طبق گفته مادرش، اولین کلماتی که از زبان پابلو ادا شد «پیز، پیز» بود. این عبارت کوتاه شده لپیز، یک کلمه اسپانیایی به نام «مداد» است. او در هفتسالگی اصول اولیه طراحی فیگور و نقاشی رنگ روغن را از پدرش یاد گرفت.
تأثیر پدر پابلو پیکاسو در فراگیری هنر او
یک روز پدر پیکاسو یک نقاشی ناتمام از طرح یک کبوتر را که پابلو کشیده بود پیدا کرد. او با دیدن دقت و تکنیک پسرش، متوجه شد که پسرش از او پیشی گرفته است. خوزه روییس بلانکو که یک مربی آکادمیک سنتی بود، او تأثیر زیادی بر زندگی پسر خود گذاشت. اعتقاد داشت که آموزش صحیح مستلزم کپی منظم از کار استادان و ترسیم بدن انسان از گچبریها، مجسمهها و مدلهای زنده است. پیکاسو با شرکت در کلاسهای پدرش اصول آکادمیک نقاشی و طراحی را یاد گرفت.
سال 1895، خواهر پیکاسو، کانچیتا، به خاطر بیماری دیفتری درگذشت و این رویداد ناگوار تأثیر بدی روی پیکاسو گذاشت. بعد از فوت خواهر، خانواده به بارسلونا رفتند و در آنجا، پدر پیکاسو در مدرسه هنرهای زیبا مشغول به کار شد. پابلو پیکاسو نیز در بارسلونا بسیار موفق بود. روییس از مقامات آکادمی خواست که اجازه دهند پسرش در آزمون ورودی کلاسهای پیشرفته شرکت کند. آماده شدن برای این کلاسها به یک ماه زمان نیاز داشت، اما پیکاسو در یک هفته آماده شد و هیئت آکادمی پیکاسو را وقتی تنها 13 سال داشت پذیرفتند. پیکاسو به عنوان یک دانشجوی هنر، انضباط نداشت ولی دوستانی پیدا کرد که بعدها در زندگی او تأثیرگذار بودند.
پدرش در نزدیکی خانه اتاق کوچکی را برای او اجاره کرد تا بتواند به تنهایی کار کند. روییس مرتب به پسرش سر میزد و درباره نقاشیهای پیکاسو با هم بحث میکردند.
علاقه و نگرش پدر به هنر باعث شکوفایی این توانایی در پیکاسو شد.
بررسی هوش هشتگانه گاردنر در زندگی پابلو پیکاسو
همانطور که در بالا نیز اشاره شد، پابلو عاشق نقاشی کشیدن بود. او ساعتها بدون آنکه با کسی صحبت کند وقت خود را صرف کشیدن نقاشی میکرد. او هوش درون فردی بالایی داشت زیرا او از همان کودکی متوجه شده بود چطور میتواند نقاط قوتش را پرورش دهد و با استفاده از آن به اهدافش برسد و خود را راضی کند. مثلاً با کشف علاقه خود به نقاشی توانسته بود در این کار پیشرفت کند.
اما هوش دیگری که در پابلو پیکاسو به سبب علاقهاش به نقاشی در او پرورش داده شد هوش تجسمی فضایی اوست. از آنجایی که هوش بصری بالا باعث میشود که فرد به جای اینکه مفاهیم را با واژهها در ذهنش تعریف کند، تصویری از مفهوم مورد نظر را در ذهنش داشته باشد بعید نیست که بهره هوش تجسمی او بسیار بالا باشد.
در واقع پیکاسو به صورت بصری فکر میکرد. او تصاویر کلی را با دقت میدید و آنها را به خاطر میسپرد. او با استفاده از کمکهای بصری که در محیط وجود داشت مانند تصاویر و نمایشگرهای رنگارنگ با محیط ارتباط برقرار میکرد. در واقع او با تجسم قوی خود به درک مؤثر جهان اطراف خود میپرداخت.
همانطور که اشاره کردیم پیکاسو با ابداع سبک کوبیسم تغییر اساسی در نقاشی مدرن به وجود آورد. او باتوجهبه دید متفاوت و هوش فضایی بالایی که داشت توانست پیوستگی تصویر و شکل ظاهر را از بین ببرد و شکل انتزاعی را جایگزینش کند.
دوران تحصیل هنری پیکاسو
پدر و عموی پابلو پیکاسو تصمیم گرفتند این هنرمند جوان را به «آکادمی رئال آکادمیا دی بلاس آرتس دی سن فرناندو» شهر مادرید بفرستند که یکی از بهترین هنرستانهای کشور اسپانیا بود. در سن ۱۶ سالگی برای اولین بار خودش به تنهایی باید روی پای خود میایستاد، ولی او آموزشهای رسمی را دوست نداشت و مدت کمی پس از ثبتنام، از شرکت در کلاسها خودداری کرد.
این موضوع نشان از خلاقیت پیکاسو دارد و شاید به همین دلیل او توانست با برهمزدن قوانین سبک کوبیسم را اختراع کند.
در سال 1900، پیکاسو به پاریس سفر کرد و در آنجا با یک روزنامهنویس و شاعر به نام ماکس ژاکوب آشنا شد. ماکس زبان و ادبیات فرانسه را به پیکاسو یاد داد آن دو در یک آپارتمان هم خانه شدند. ماکس شبها میخوابید و پیکاسو روزها در آن زمان سختی، فقر و یاس به قدری زندگی پیکاسو را فرا گرفته بود که برای گرم نگهداشتن اتاق کوچکشان مجبور بود آثارش را بسوزاند.
در اوایل سال 1901 پابلو پیکاسو و دوست آنارشیسم او، فرانسیسکو دی اسیس سولر، مجلهای به نام Arte Joven را تأسیس کردند. در این مجله که اولین کار رسمی پیکاسو بود، سولر مقالات را تهیه میکرد و پیکاسو نقاشی میکشید که بیشتر آنها کارتونهای تلخی بودند که فقر را به نمایش میگذاشت. اولین نسخه این مجله در 31 مارس 1901 منتشر شد و این هنرمند شروع به امضای نقاشیهایش با نام پیکاسو کرد. تا قبل از این زمان تمامی نقاشیها و آثار او با نام پابلو لوییس ایی پیکاسو امضا زده میشدند.
دستاوردهای مهم پیکاسو در انواع دورههای زمانی
همانطور که گفتیم پیکاسو اصول اولیه طراحی و نقاشی را از پدرش یاد گرفت و اولین آثار او هم اکنون در موزه پیکاسو شهر بارسلون نگهداری میشوند. در سال 1894 پابلو به قدری در نقاشی مهارت داشت که میتوان گفت این سال آغاز فعالیت هنری پابلو پیکاسو محسوب میشود. او در سن 14 سالگی توانست اثر «پرتره عمه پپا» را ترسیم کند؛ اولین نقاشی پیکاسو و پرترهای که از آن به عنوان یکی از بزرگترین آثار در تمام تاریخ نقاشی اسپانیایی یاد میشود.
در سال 1897 او سبک نمادگرایی را وارد نقاشیهایش کرد و در مجموعهای از نقاشیهای منظرهاش، جلوههایی غیر طبیعتگرایانه به رنگهای بنفش و سبز دیده میشود.
کارهای پیکاسو در دوران زندگیاش در دستههای مختلفی جای میگیرند و شامل دوره آبی، دوره صورتی (رز)، دوره آفریقایی، دوره کوبیسم تحلیلی، دوره کوبیسم مصنوعی (دوره کریستال) و سبک نئو کلاسیسم و فرا واقعگرایی میشوند.
دوره آبی: ۱۹۰۱ تا ۱۹۰۴
دلیل نامگذاری این دوران به نام آبی، رنگ نقاشیهای پابلو پیکاسو است. در آن دوران نقاشیهای پابلو در رنگهای آبی و آبی – سبز بودند و خیلی کم اثری از رنگهای گرم در آنها دیده میشد. این آثار یا از اوایل 1901 از اسپانیا یا نیمه دوم 1901 از پاریس شروع شدهاند. بیشتر نقاشیهای مادران نحیف با بچههایشان مربوط به این دوران میشوند. موضوع و رنگ نقاشیهای دوره آبی سرد و تلخ هستند که دلیل این موضوع به خودکشی دوست او، کارلوس کاساگماس برمیگردد.
دوره صورتی (رز): ۱۹۰۴ تا ۱۹۰۶
در نقاشیهای این دوره از رنگهای نارنجی و صورتی استفاده شده است و موضوع اکثر نقاشیهای دوره صورتی افراد سیرک، آکروباتها و هارلکن یا رنگی پوشها هستند. هنرمند موفق پابلو پیکاسو در نقاشیهایش هارلکن ها را با لباسهای چهارخانه نمایش میداد که بعدها به یکی از سمبلهای شخصی او تبدیل شدند.
در سال 1904 بود که پیکاسو در پاریس با هنرمندی بوهمیایی به نام فرناندالیور آشنا شد. این هنرمند به یکی از معشوقههای پیکاسو تبدیل شد و سوژه بسیاری از نقاشیهای پیکاسو در دوره صورتی بود. نقاشیهایی که در دوران صورتی کشیده شدهاند، جلوه شادتر و مثبت اندیشانه تری دارند.
در سال 1905، پیکاسو به یکی از هنرمندان محبوب دو کلکسیون دار آمریکایی به نامهای لئو و گرترود استین تبدیل شد. پیکاسو پرترهای از گرترود استین و برادر زادهاش آلن استین را نیز کشیده است. گرترود یکی از حامیان اصلی پیکاسو بود و نقاشیها و طراحیهایش را در سالن غیررسمی منزلش در پاریس به نمایش میگذاشت. در یکی از همین گردهماییهای گرترود در سال 1905 بود که پیکاسو با هنری ماتیس (نقاش معروف فرانسوی) آشنا شد و این آشنایی به دوستی و رفاقت طی سالیان سال تبدیل شد.
دوره هنر و بدویت آفریقایی: ۱۹۰۷ تا ۱۹۰۹
این دوره ۳ساله با نقاشی «دوشیزگان آوینیون» شروع شد. طی این سه سال، زندگی پابلو پیکاسو به شدت از مجسمههای آفریقایی بهویژه ماسکهای سنتی آفریقایی تأثیر پذیرفته است. نقاشیهای این دوره ابتدا با شوک و نفرت جهانی همراه شدند. حتی ماتیس هم با عصبانیت آنها را رد کرد و پیکاسو نتوانست تابلوی دوشیزگان آوینیون را تا سال 1916 به معرض نمایش عمومی دربیاورد.
کوبیسم تحلیلی: ۱۹۰۹ تا ۱۹۱۲
پابلو پیکاسو کوبیسم تحلیل را به کمک نقاش فرانسوی ژرژ براک ابداع کرد و در آن از تک رنگ طیف رنگی قهوهای و رنگهای خنثی استفاده میکرد. ژرژ و پابلو برخی از اشکال و سوژههای نقاشی را جدا میکردند و شکل آنها را مورد تحلیل قرار میدادند.
کوبیسم مصنوعی یا کوبیسم کریستال: ۱۹۱۲ تا ۱۹۱۹
کوبیسم مصنوعی پیشرفتهتر از کوبیسم تحلیلی بود و در آن قطعاتی از کاغذ به نقاشی اصلی چسبانده میشد و این اولین شکل از کاربرد سبک کُلاژ در هنرهای زیبا محسوب میشد.
سبک نئوکلاسیسیسم و فراواقع گرایی: ۱۹۱۹ تا ۱۹۲۹
فوریه سال 1917 پیکاسو مصادف با تحولات جنگ جهانی اول به ایتالیا سفر کرد و در آثارش از استایل نئوکلاسیسم استفاده کرد. نقاشیهایی که پیکاسو در این دوره آنها را کشیده است، یادآور آثار رافائل و انگر هستند.
در سال 1925، آندره بروتون شاعر و نویسنده سبک فرا واقع گرا در مقالهاش از پابلو پیکاسو به عنوان «یکی از ما» صحبت کرد و این نقاش برای اولین بار آثار کوبیسم خود را در گروه سبک فراواقع گرا (سوررئالیسم) به معرض نمایش گذاشت.
اثر نهایی پیکاسو
به پیکاسو مأموریت داده شد تا یک ماکت بزرگ 15 متری برای یک مجسمه عمومی در شهر شیکاگو بسازد او این پروژه را با اشتیاق زیاد انجام داد و مجسمهای را طراحی کرد که تا به امروز هنوز نامفهوم و بحث برانگیز است. این مجسمه که با نام «شیکاگو پیکاسو» خوانده میشود، یکی از برجستهترین جلوههای شهری شیکاگو است. بعد از اتمام پروژه، به پیکاسو پیشنهاد 100 هزار دلار را دادند، اما این پول را قبول نکرد و مجسمه را به مردم شهر اهدا کرد.
پیکاسو و نقاشی
از نقاشی های مهم پابلو پیکاسو میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- تابلوی نقاش و مدلش 1927
- تابلوی رویا در سال 1932
- تابلوی دختر در برابر آینه 1932
- تابلوی دورامار و گربه 1941
- تابلوی گیتاریست پیر 1903
- تابلوی دوشیزگان آوینیون 1907
- تابلوی گرنیکا 1937
جوایز و افتخارات پابلو پیکاسو
پابلو توانسته است دو بار جایزه صلح بینالمللی لنین را از آن خودش کند؛ یکبار در سال 1950 و بار دیگر در سال 1961 برخی از آثار معروف پابلو پیکاسو در حال حاضر در معتبرترین موزههای جهان نگه داشته میشوند
راز موفقیت پابلو پیکاسو
یکی از علل اصلی موفقیت اصلی پیکاسو شناخت خود و گام برداشتن در مسیر توانمندی بود که با تکیه بر هوش درونفردی اش حاصل شده بود.
پیکاسو سبکهای مختلفی را با هم ترکیب میکرد و تعابیر کاملاً جدیدی را از چیزهایی که پیشتر دیده بود به جامعه هنری عرضه میکرد. او به کمک ژرژ کوبیسم را ابداع کرد و کلاژ را تا سطحی از هنرهای تجسمی بالا آورد.
پابلو همچنین پشتکار، شجاعت و اعتماد به نفس بالایی داشت و هرگز به خاطر ترس از طرد شدن، از رویاها و اهدافش دست نمیکشید. جستجوی دائمی او در زمینههای مختلف هنر، باعث شد آثار زیادی را در قالب نقاشی، مجسمهسازی و چاپ خلق کند. پیکاسو تنها یک مرد شناخته شده به خاطر آثارش نیست؛ او همواره یک افسانه بوده و در واقع میتوان او را یک اسطوره نامید. پیکاسو برای بسیاری از هنرمندان یک الگو به شمار میرود.
نکته کلیدی و اصلی در موفقیت پیکاسو پدر او بود که با آموزش صحیح او از کودکی به موفقیت روز افزون او کمک کرد.
سؤالات متداول
پابلو روئیس ای پیکاسو نقاش، شاعر، طراح صحنه، پیکرتراش، گراورساز و سرامیک کار اسپانیایی و یکی از برترین و تأثیرگذارترین هنرمندان سده ۲۰ میلادی بود.
تبحر پیکاسو در هنر، نشانده هوش درونفردی و هوش تجسمی او بود که هر دو از کودکی در خانواده تقویت شده بود.